طنزوسرگرمی
سال بعدبرای برادرم
سال بعدبرای برادرم
مردی از نابسامانی اوضاع با زن خود صحبت می کرد و گفتگو را به اینجا رساند که پسرهایمان هر دو بزرگ شده اند و وقت آن است که آن ها را زن دهیم، ولی با این اوضاع و احوال نمی دانم چه باید بکنم. پسر بزرگتر که پنهانی به حرف آن ها گوش می کرد گفت: ای پدر! امسال برای یکی از ما دو تا زن بگیر و سال دیگر برای برادرم!
سال بعد برادرم