اقتصاد شوخی ندارد:
مدير يكي از مدارس كشورهاي غربي از يك راهبه مسيحي دعوت كرد تا براي دانش آموزان آن مدرسه سخنراني كند. در روز موعود راهبه براي جذابتر شدن مراسم وجذب اشتياق دانش آموزان به كيش مسيحيت در ابتداي سخنراني خود سوالي مطرح نمود.او همچنین براي پاسخ صحيح آن مبلغي نيز جايزه در نظر گرفت.
سوال اين بود:آيا شما ميدانيد برترين پيامبران خدا كدام هستند؟.از جمع دانش آموزان كه هر كدام از دينها و آئينهاي مختلف بودند پسركي بلافاصله دست بلند كرد و گفت بله ميدانم!.راهبه سوال كرد كيست؟. واو بلافاصله گفت عيسي مسيح!.راهبه 10 دلار بعنوان جايزه به او پرداخت كرد.
اقتصاد شوخی ندارد
او از حاضر جوابي آن پسر بچه خوشش آمد ولذا بعد از پايان سخنراني مشخصات او را از مدير مدرسه گرفت.در نهايت تعجب مشاهده كرد كه اين پسر بچه داراي كيش يهوديت است نه مسيحيت!.
راهبه علاقمند شد كه او را از نزديك ملاقات كند و براي اطمينان ،مجدداً اين سوال را از او بپرسد.برای همین منظور اورا به دفتر مدرسه فراخواندند و اينبار در حضور مدير ومعلمين مدرسه مجدداً سوال را از وي پرسيدند كه ايا ميداني برترين پيامبر خدا كيست؟.پسرک بلافاصله در جواب گفت حضرت موسي!.اين پاسخ،راهبه و معلمين را سخت شگفت زده كرد و وقتي از پسرك پرسيدند دليل اينكه در بار اول چيز ديگري گفته بودي چيست جواب شنيدند كه :اقتصاد شوخي بردار نيست!.
اقتصاد شوخی ندارد