امثال و حکم

پند پدر

حکایت مسلمانی از زبان پدر سعدی!اقتباس از گلستان

پند پدر:

ياد دارم در ايام طفوليت، بسيار عبادت مى كردم و شب را با ذکرویادخدا به سر مى آوردم و در زهد و پرهيز بسی جديت مینمودم. يك شب در محضر پدربودم و همه شب را بيدار مانده و قرآن مى خواندم، وجمعی در كنار ما به خوابی خوش فرو رفته که حتى دربامداد براى نماز ،برنخاستند. به پدر گفتم: از اين خفتگان فقط يك نفر برخاست تا ذکری بجاى آورد، وبقیه در خوابی عمیق فرو رفته،كه گويى نخوابيده ، بل مرده اند!.
پدرگفت: دلبندم!
تو نيز اگر خواب باشى بهتر از آن است كه به نكوهش مردمان زبان بگشايى و به غيبت و ذكر عيب آنها بپردازى.
نبيند مدعى جز خويشتن را
كه دارد پرده پندار در پيش
گرت چشم خدا بينى ببخشند
نبينى هيچ كس عاجزتر از خویش..!

پارس گیلدا

متاسفانه اینهم خصلتی ناپسند است که تلاش کنیم از درون زندگی مردم سر در بیاوریم.بعد به تحلیل و قضاوت بنشینیم وسپس به نتیجه گیری وتقسیم بندی برسیم.قطعه قطعه کردن جوامع و از بین بردن اتحاد و همدلی از چنین جاهای نشئت میگیرد.این موارد بر میگردد به خصوصیات فرهنگی و تربیتی ما که از اوان کودکی شکل میگیرد.اگر تعلیم تربیت بدست اهلش و بر مبنای اصول علمی صورت پذیرد چنین پدیده ایی ظهور نخواهد کرد وخاندان سعدی چندین قرن پیش چقدر به این نکته ظریف واقف بوده اند.

پند پدر

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا