بیماری نیاگار:
درواقع مردم به صورتی زندگی می کنند که من آنرا بیماری نیاگارا می نامم. به نظر من،زندگی شبیه رودخانه ای است که بیشتر مردم بدون اینکه واقعا مقصد معینی داشته باشند وارد آن می شوند . در نتیجه زمانی نمی گذرد که خود را به دست جریان آب می سپارند.
یعنی به دست وقایع جاری و مشکلات جاری و وقتی به محل انشعاب رودخانه می رسند نمی دانند کدام مسیر را انتخاب کنند .به کجا بروند،بلکه خود را بدست آب رودخانه می سپارند ومانند خیل عظیم مردم بجای اینکه مطابق ارزشها و اعتقادات خود زندگی کنند توسط شرایط محیط به این سو و آن سو رانده می شوند.
در نتیجه زمام زندگی خود را از کف می دهند . آنها همچنان در ناآگاهی می مانند تا اینکه روزی صدای آبشار آنها را از خواب بیدار می کند. می بینند که در چند قدمی آبشار نیاگارا در قایقی بدون پارو نشسته اند. تازه به خود می ایند و متوجه سرازیری آب می شوند.
اما خیلی دیر شده است و در معرض سقوط هستند. اگر به مشکلات اصلی خود توجه کنید می بینید اگر قبل از آنکه به مرحله سقوط برسید تصمیم بهتری می گرفتید, از همه مشکلات جلوگیری می شد. وقتی دچار جریان تند و امواج خروشان رودخانه شدیم چه کاری از ما ساخته است ؟. جز اینکه پاروهای خود را در رودخانه بیندازیم , یا دیوانه وار بیهوده بر خلاف جریان آب و در مسیری تازه پارو بزنیم و یا تصمیم بگیریم که همچنان به پیش برویم .
مقصد خود را پیشاپیش مشخص کنید و طرح و نقشه ای را در دست داشته باشید که در مسیر زندگی بتوانید درست تصمیم بگیرید.
(( آنتونی رابینز ))