رمان سیاوش:
از جمله رمانهای موجود در قفسه های کتاب،رمان سیاوش بود.نگارش آن به سال 1378 به اتمام رسید.چاپ اولش به سال 1382 بر میگردد که در سال 86 وارد قفسه کتابهایم شد.
بنظرم یکی از ویژ گیهای بارز یک رمان جذاب،صرفنظر از نوع نگارش و ظرافتهای انشایی ونوشتاری ویا روانی و سلیس بودن متن ترجمه اش(اگر رمان خارجی باشد)،سبک سناریو نویسی آن است.به این مفهوم که هرچقدر سناریو به واقعیات نزدیکتر و از رویاپردازی و اغراق ها فاصله داشته باشد قطعا جذابتر و خواندنش لذتبخشتر خواهد بود.گرچه باید اعتراف نمود که رمانهای تخیلی هم مشتری های خاص خودش را دارد.
بنظرم تفاوت بین رمانها به تفاوت بین داستانهای مندرج در متن و سبک داستانسرایی نویسنده بر میگردد و گرنه توسل به زمین و زمان و لحاظ نمودن مراتب احساسی و غیرواقعی و طراحی اتفاقات و حوادثی که چگونگی وقوع آنها در اثنای خواندن رمان سوالات فراوانی در ذهن خواننده ایجاد میکند(بدن آنکه پاسخی برای آنها بیابد)،آورده ایی ندارد و ایجاد دلزدگی می کند.
خلاصه رمان
رمان سیاوش،قصه زندگی دو افسر نیروی هوایی که اتفاقا هم محلی و باز اتفاقا خلبان و کمک خلبان هواپیمای اف۱۴ هستند را شرح میدهد.در جریان یک نبرد هوای در خارج از کشور،خلبان شهید شده و کمک خلبان،اجکت میکند و نجات می یابد و برغم شکستگی های پا و دست،بعد از چندی وارد خاک کشور شده ولی بدلیل خرده حسابهای قبلی که با خلبان داشته صرفا با یک گزارش کذب،موجبات تنبیه خلبانی که اکنون در قید حیات نیست میشود و در نتیجه سبب اخذ درجات و قطع حقوق خلبان تا دفن وی در مکانی نامشخص و… میشود.
داستانهای بعدی این سناریو عبارت است از هجوم هرچه ناکامی و بدبختی در عالم واقع و خیال است بر خانواده خلبان شهیدشده از بی خانمانی و دربه دری و بی کاری و مشکلات عدیده مالی گرفته تا نگرانی ادامه تحصیل تنها دختر خلبان شهید ودر ادامه هجوم انواع مصائب و بیماری ها و مرگ ومیر توام با چاشنی نامردمی ها و….
هدف رمان
رمان در واقع تلاش دارد تاثیر مقاومت و تلاش انسانها را جهت غلبه بر ناملایمات زندگی و نیل به موفقیت و پیروزی و به محاق رفتن خیانتها و احقاق حقوق از دست رفته شان در سایه اعمال عدالت را شرح دهد و برای دستیابی به این مهم است که خواننده را درگیر همه نوع حوادث و اتفاقات اعم از خیانت در رفاقت،تسویه حسابهای شخصی،تراژدی های و ناکامی ها و شکستها تا مسایل گوناگون عاطفی وعاشقانه و…می نماید تا بلکه با تحریک احساسات،او را تا آخر قصه همراه خود نگه دارد.اگرچه شاید در این موضوع تا اندازه ایی موفق بوده ولی به هرحال باید پذیرفت که این سبک سناریو نویسی بر اصالت رمان لطمه وارد خواهد کرد.
علی ایحال رمانی بود که باید خوانده میشد وبعد از 15 سال انتظار چند روزی از حبس قفسه کتاب آزاد و بالاخره خوانده شد…!
رمان سیاوش