معضلی به نام موتور سواران:
یکی از دوستان که سالهاست خارج از کشور سکونت دارد در یکی از شبکه های اجتماعی شرحی گلایه آمیز از رفتار پلیس کشور متبوع اش با خود مرتبط با تذکربه وی پیرامون نحوه رانندگی در اتوبان نوشته بود.
کامنتی برایش نوشتم بعدها فکر کردم آن مطلب را با توضیحی عمیقتر در اینجا ذکر کنم.گرچه میدانم امروزه اینجا آنقدر مشکلات بر سر مردم ریخته شده که نه کسی حوصله خواندن این تیپ مطالب را دارد و نه توجهی به آنها میشود.
اصولا مسائل جوامع گوناگون برغم مشابه بودن گاهی راه حلهای مختلفی می طلبد که یکیش همین مسائل مربوط به نحوه مدیریت و تمشیت امور وسایل نقلیه و چگونگی استفاده از آنها، به زبان خودمان آئین نامه ها و قوانین مربوط به راهنمایی و رانندگی ست.
بسته به میزان توسعه یافتگی جوامع، نوع تعامل با تخلفات و چگونگی مواجهه با آن توسط نهادهای مجری قانون متفاوت است کما اینکه ممکن است نوع تخلف در دو نقطه از جهان یکی باشد ولی نحوه برخورد با موضوع متفاوت!.
در کشور ما با توجه به کیفیت پائین وسایل نقلیه تولید داخل و تقاضای روزافزون ناشی از برهم خوردن تناسب عرضه و تقاضا و دخالت سایر پارامترهای اقتصادی در شتاب شرکتهای مثلا خودروساز( بواقع مونتاژگر و وارد کننده) در فزونی خودروها در کنار عدم توسعه موزون شهرها و عدم اصلاح سیستمهای هوشمند شهری و …مشکلات عدیده ایی را سبب شده است.
کو هُدهُدی که رساند سلام ما به حضرتش…!
بهم ریختگی در عرصه رانندگی و خودروها کم بود که اخیرا معضل موتورسواران نیز به موضوع فوق اضافه شد.
بدلیل عدم تحمل بار ترافیک توسط خیابانها و کوچه های فرسوده قدیمی،اغلب ساعات،اغلب پیاده روها ، تیول موتورسواران واقع شده که امنیت جانی و روانی عابرین را به مخاطره انداخته است.
حالا در این میان چه کسی مجری قانون است و با این معضل چگونه باید برخورد شود هیچکس هیچ چی نمیداند و اصولا کسی پاسخگو نیست.
در این وانفسا گاهی واقعا انسان آرزو میکند کاش همان پلیسهای راهنمایی رانندگی سخت گیر عبوس بداخلاق کماکان میبودند و اقتدار میداشتند تا شاید این حجم از بی سروسامانی و بهم ریختگی استفاده از خودروها کمی رنگ و بوی قانون به خود میگرفت.
کو هُدهُدی که رساند سلام ما به حضرتش…!
معضلی به نام موتور سواران