اجتماعی

چرا استاندارد

استاندارد ،مقوله ایی که به فراموشی سپرده شده است.

 

چرا استاندارد

حوادث و اتفاقات ناگوار زنجیره ایی ،هم از لحاظ شدت و هم تعداد، روز به روز در حال افزایش است.این حوادث در هر مورد جان انسانهای بیشماری را گرفته و خانواده های کثیری را داغدار مینماید.متاسفانه این موضوع هماکنون کم کم تبدیل به خبرهای عادی روزمره گشته است.

مهم نیست در داخل هواپیما نشسته باشیم،یا اتوبوس و قطار.درحال رانندگی باشیم یا قدم زدن در خیابان یا خرید یا تفریح ویا حتی در اتاق عمل و زیر تیغ جراحی جهت مداوای بیماری و یا هر کار دیگر.هر آن باید انتظار وقوع واقعه ایی که میتواند به قیمت جان ما تمام شود را داشته باشیم.

روزی نیست که خبر وقوع حریقی مهیب،فروریختن برجی عظیم،سقوط هواپیمایی،تصادف خودرویی یا قطاری،انفجار منبع سوختی یا نشتی گازی ،طغیان رودی و وزش تندبادی یا طوفانی و سقوط اتوبوسی به ته دره ایی و….بگوش نرسد.در هرمورد قربانی شدن انسانهای فراوان به همراه فنا رفتن سرمایه های ملی از بدیهی ترین اتفاقات غیر قابل جبران است.

براستی دلیل تجمیع و تراکم و تواتر وتوالی اینهمه حوادث در سالها و ماه ها و هفته ها و روزهای اخیر چیست.چرا این نوع حوادث روز بروز در حال فزونی و بزرگی  ست.دلیل تکرار این اتفاقات و عدم عنایت به ریشه یابی وقوع آنها چیست؟.

استاندارد را بشناسیم

بنظر،برای پاسخ به این پرسش و یافتن دیگر پاسخهای سوالات مشابه، ابتدائا باید واژه استاندارد را بشناسیم.اهمیت آنرا درک کنیم.در مقام مدیر و مسئول یا حتی در زندگی شخصی و فردی،خودمان را مقید و ملزم به رعایت الزامات آن نمائیم. اجازه ندهیم به هر دلیلی این الزامات مورد اغماض وتعدیل واقع گردند.

استاندارد به مجموعه قوانین و مقررات اجرایی که کیفیت کالا یا خدمات را به سطحی قابل قبول ارتقا دهد اتلاق میگردد.همچنین هرآنچه که در قالب سنت و ضوابط محلی و منطقه ایی و قانون و آئین نامه های مصوب، موجب سرمشق و الگوی فعالیتهای اجرایی شود و در راستای تامین اهداف استاندارد باشد در همین تعریف میگنجد.

نیازی به توضیح نمیبینم که صرف وجود ضوابط، دال بر برخورداری محصول یا خدمات از الزامات استاندارد نیست.اجرای دقیق الزامات و نظارت دقیق بر اجرا و مشاهده نواقص و ایرادات و ریشه یابی آنها و تلاش جهت رفع عیوب و از همه مهمتر تدوین روشهای دقیق اجرایی جهت جلوگیری از وقوع موارد مشابه مد نظر استاندارد است.

استاندارد ضامن ارتقا کیفیت زندگی

استاندارد ضامن سلامت آحاد جامعه و موجب ارتقا کیفیت زندگی ست.در مقوله استاندارد هر نوع اغماض و چشم پوشی از اِعمال صحیح و صریح آئین نامه ها و ضوابط و ملحوظ نمودن روابط و سیاسی بازی میتواند فاجعه بار باشد.جوامع امروزی که هر لحظه مجهز به انواع تکنولوژی در زمینه های مختلف میگردند مجبورند و باید خود را مقید به استاندارد و استانداردسازی رفتار خود در عرصه های کاری نمایند.

افزایش جمعیت و در نتیجه تقاضای روزافزون محصول و خدمات و پاسخگو نبودن چرخه عرضه و تقاضا از یکطرف و حضور سودجویان ماجراجو و منفعت طلب در عرصه خدمات و تولید و مدیریتهای رابطه ایی و ضعیف در عرصه اجرایی و نظارت و ناآگاهی از عواقب زیر پا نهادن الزامات استاندارد، از معضلات جامعه ماهست.

استاندارد سازی محصولات و خدمات

جهت تامین اهداف استاندارد در زمینه تولید و تبادل کالا و خدمات و تضمین کیفیت در سطح جهانی،از چند دهه پیش  سیستمهای تضمین کیفیت در سطح بین المللی ایجاد شده اند.این سیستمها فعالیتهای خود را تحت ضوابطی سازمان یافته موسوم به ISO(International organization for standardization) پیگیری و به انجام میرسانند.ضوابط ISO در بخشهای گوناگون ، روند اجرای فعالیتهای تولید یا خدمات را بررسی و مطالعه کرده و نسبت به انطباق مراحل اجرایی فعالیتها با ضوابط تدوینی برای تامین و تضمین کیفیت مورد قبول مبادرت میورزد.

در کشور ما توسعه فرهنگ استانداردسازی، عملا با تاسیس موسسه ملی استاندارد در سال ۱۳۳۹ آغاز شد. اگرچه قبل از آن نیز فعالیتهای متفرقه ایی در این زمینه صورت میپذیرفته است.هم اکنون این فعالیتها با گسترش دامنه آن متناسب با رشد صنعت و تکنولوژی زیر نظر سازمان ملی استاندارد است.این سازمان تحت نظر نهاد ریاست جمهوری ست.استاندارد سازی و توجه به کیفیت وتضمین کیفیت در دو دهه قبل مورد اشتیاق فعالان عرصه تولید کالا و خدمات بود.در آن مقطع فضای رقابتی کمی بازتر وارائه محصول با کیفیت تر جهت تصاحب بازار ،مد نظر کارآفرینان بوده است.به همین دلیل این مهم در زمره اهداف سازمانها و نهادها و ادارات نیز قرار داشت.

تشکیک در امر استاندارد سازی

اگرچه همان موقع هم ،برخی مدیران دولتی و شبه دولتی با ساده انگاری موضوع و کم اهمیت جلوه دادن و فرمالیته نمودن آن،این بحث را در ردیف اهداف فرعی و درجه چندم سازمان تحت مدیریتشان قلمداد میکردند.برخی با دید تحقیر گاه تمسخر به آن مینگریستند. چرا که استاندارد سازی مستلزم رعایت اصول واسلوب و آئین نامه ها و ضوابط است.اینکار شفافیت عملکرد سازمانها را به همراه دارد و این امر شاید خوشایند بسیاری نباشد.در تداوم همین دیدگاه اخیر و در نتیجه تغییر دولتها و متعاقب تغیر نگرشها ، موضع استانداردسازیها هم از تب و تاب افتاد.

بدین ترتیب تب تضمین کیفیت هم مثل بسیاری دیگر از این نوع مقوله ها، فروکش کرد.الویتهای دیگر جایگزین گشت.متاسفانه امروزه شاهدیم فقدان وجود روندهای مدون کاری و دستورلعملهای معتبر وایمن اجرایی و نیز نبود نظارت موثر ،منجر به بروز خسارات مادی و معنوی فراوانی در عرصه های گوناگون صنعت و حتی زندگی ما شده است.عنایت به تفکر سیستمی و نیز سیستمهای تضمین کیفیت و استاندارد سازی فعالیت و مقید بودن به ضوابط و آئین نامه ها تنها راه عبور از بحران وقوع حوادث زنجیره ایی ست.

راه عبور از بحران

حتما معتقد به ارتقا کیفیت زندگی هستیم. حتما دوستدار خود وخانواده خود ومیهن و هموطنان خود هستیم. جهت همزیستی ایمن و بدور از دغدغه و در سایه آرامش فکر  وآسایش خیال، لاجرم باید به الزامات استاندارد در همه زمینه ها پایبند باشیم. باید از بکار گیری مدیران و مجریان غیرحرفه ایی در عرصه های اجرایی و نیز اِعمال روابط بجای ضوابط در انجام همه امور اکیدا اجتناب شود.وگرنه روند زنجیره ایی بروز سوانح و حوادث قابل کنترل نخواهد بود.

پارس گیلدا

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا