امثال و حکم

یاد آر ز شمع مرده یاد آر

یادآر زشمع مرده یادآر ،ای مرغ سحر چو این شب تار

یاد آر ز شمع مرده یاد آر:

دکترمحمدمعین،محقق و مولف فرهنگ معین(۱۲۹۷-۱۳۵۰ ه ش) در خاطرات خود نقل میکند:
«دو روز قبل از مرگ دهخدا بود. به دیدارش رفته بودم. حالش بد بود. در بیهوشی سختی فرو رفته بود. وارد اتاق شدم، چشم‌های استاد بسته بود و در بی‌خودی به سر می‌برد. مدتی گذشت، چشمانش را باز گشود، مرا شناخت و با دستش اشاره کرد که در کنارش بنشینم.
در کنارش روی زمین نشستم. وقتی برای بار دوم چشم گشود، آهسته گفت:
«مپرس!»
حال غریبی بود. یک بار برقی در خاطرم درخشید. به صدای بلند گفتم: «استاد، منظورتان غزل حافظ است؟» با سر اشاره‌ای کرد که آری، «می‌خواهید آن را برایتان بخوانم؟» در چشمان خسته‌اش برقی درخشید و چشمانش را فرو بست. دیوان حافظ را گشودم و این غزل را خواندم.
درد عشقی کشیده‌ام که مپرس
زهر هجری چشیده‌ام که مپرس
گشته‌ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده‌ام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
می‌رود آب دیده‌ام که مپرس
بعد من خاموش شدم. استاد چشمانش را گشود. کوشش کرد تا در بسترش بنشیند و نشست و با صدایی که به سختی شنیده می‌شد گفت: «بی تو در کلبه گدایی خویش رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس»
این واپسین دم زندگانی دهخدا بود که بریده بریده می‌خواند: «به مقامی … رسیده‌ام… که مپرس!»
هفتم اسفند ماه سالروز درگذشت علامه علی‌اکبر دهخدا ادیب، لغت‌شناس، سیاست‌مدار و شاعر ایرانی است که برای شاهکارش لغت‌نامه‌ دهخدا (۱۲۵۷-۱۳۳۴ه ش)شهرت فراگیر دارد.او از روشنفکران بنام صدر مشروطیت وهمکار میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل در روزنامه صوراسرافیل واز نویسندگان آن بود…

پارس گیلدا

یاد آر ز شمع مرده یاد آر

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا