اجتماعی

عشق بی دلیل

عشق بی دلیل،بی بدیل است

عشق بی دلیل:

ترس مویی نیست اندرپیش عشق
جمله قرباننداندرکیش عشق!
مولانا
چندروزقبل بایکی ازدوستان جوانم که سالهاست پیمان مجازی وحقیقی اخوت ودوستی داریم گفتمانی مجازی داشتم درباب مراتب اخلاص دردوستی وبقول خودش،دوستان لایه اول!
برایش نوشتم هرآنچه که باعث دوستی وعشق و رابطه بین دونفر(فارغ ازجنسیت)میشودرالیست کن وسپس هرانچه که بواسطه نیاز (فارغ ازنوع آن ،مادی یا معنوی)سبب این رابطه شده راخط بزن،الباقی هرچی مانده معنی اش دوستی وعشق است!.

امروز یعنی هشتم فروردین ۱۴۰۰ درصفحه توئیتر یکی ازسیاستمداران روز مملکتمان،تک بیت بالارادیدم،زیرش نوشتم” خیلی دوست دارم یکی عشق رابرایم دقیقا معنی کند”. البته اینها که سیاست ورزانندوبه عادت مالوف جواب نمیدهند!
ایضا همین روزبه مناسبتی بادوست هم سن سال مجازی،حقیقی دیگری همین گفتمان راه افتادو مراتب مختلفی ازدلایل عاشقی،اعم ازعشقهای دوره کودکی ونوجوانی وعشق به خدایامادر و…طی چندین فقره پیام بینمان ردوبدل شد.بد نیست در اینجابه ذکر خاطره ایی بپردازم و سپس ادامه سخن:

در سالهای اول دبیرستان، یکروز که سوار اتوبوس بودم، پچ پچ های دودختر دبیرستانی که یکی دوکلاس ازمن بالاتر بودندودردیف پشت سر من نشسته بودند، مرا سخت کنجکاوکرد که ببینم چه میگویند!اینگونه فهمیدم که یکی ازآنهاظاهراٌ برای دوست پسرش بقول امروزی ها “بی-اف” نامه ای مینوشت ودرانتها،دنبال شعری میگشت که آنرا به اتمام برساندودر نهایت ،دوستش که او را راهنمایی میکردگفت بنویس دیگه بنویس !گفت اخه چه بنویسم؟گفت بنویس هفت شهر عشق را عطار گشت،ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم!آن خاطره همیشه درذهنم هست.البته بعدها دریافتم، آن هفت شهرعشق عطارمراتبی بس عرفانی ووالا دارد و باتعبیر روزمره برخاسته از نیازهای جسمانی وعاطفی انسانها تفاوتی بس اساسی دارد!.

ادامه سخن

کماکان اعتقاد دارم برای تبیین دقیق واژه عشق باید بین نیازهای جسمی و روحی روانی انسانها در روابط متقابلشان،نظیر دلدادگان جوان، یابطورکل زن و شوهرهاویاسیاسیون ومذهبی ها ( که ناشی ازباورهای اعتقادی ومذهبی وسیاسی ست) ویا علاقه مادروفرزندی ویا پدرو فرزندی( که غریزی ست ودرهمه موجودات زنده بنوعی وجود دارد)رایج است ،مرزبندی ایجادکرد و عشقهایی که بنوعی خاستگاه آنها نیاز( مادی یا معنوی طرفین به همدیگر) است مجزا نمود وآنچه که میماند(اگر چیزی ماند)عشق اتلاق نمودوگرنه گفتمانهای روزمره مثل عاشششقتم،عاششقشم وامثالهم درحدمجامله َهای شبه عاشقانه وادعاست…..
عشق بی دلیل، بی بدیل است .پیدایش کردید قدرش را بدانید.
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود

پارس گیلدا
عشق بی دلیل

درهمین زمینه

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا