امثال و حکم

احمق یا دیوانه…!؟

احمق یا دیوانه…!؟
میگویند شخصی که با ماشین خودش ازکنار یک تیمارستان عبور میکرد بناگهان با صدای مهیبی مواجه شد وپس از توقف وبازدید از لاستیکهای ماشینش متوجه ترکیدگی یکی از انها شد بناچار تصمیم به تعویض ان با لاستیک زاپاس گرفت…
او مهره پیچهای لاستیک ترکیده را باز کرد وبه عقب ماشین مراجعه نمود تا لاستیک یدک را به چرخ بدون لاستیک منتقل و نصب کند.در همین حین ماشین دیگری به سرعت از کنار ماشین او گذشت و هر چهارتا مهره لاستیک ترکیده را به قعر جوی ابی که در کنار ماشین او بود پرت کرد …!
راننده هرچقدر گشت اثری از مهره ها ندید ،بناچار دستها راشست و ماشینش را قفل نمود ومنتظر تاکسی شد تا به یک قطعه یدکی فروشی مراجعه کند و مهره های گم شده را ابتیاع کرده ومراجعت نماید ولاستیک یدک را تعویض کند…!
در ان طرف دیوار و دریکی از اتاقهای مجاور تیمارستان ،دیوانه ایی ناظر کارش بود.قبل از اینکه راننده سوار تاکسی شود، او را صدا زد و گفت هی!!راننده اول اعتنایی نکرد ودیوانه تکرار کرد هی!!با تو هستم!راننده برگشت ودیوانه به او گفت:
ببین ،تو سه تا لاستیک سالم داری که هرکدامشان چهارتا پیچ دارند .میتوانی از هر لاستیک یه دونه باز کنی و لاستیک یدک را با سه تا مهره ببندی وبا ماشین خودت بروی به قطعه فروشی و چهارتا مهره بخری و جا بزنی.اینجوری هم در وقت صرفه جویی کردی و هم در کرایه رفت وبرگشت..!
راننده اول اعتنایی نکرد ولی کمی که فکر کرد دید پیشنهاد بدی نیست ولذا دست به کار شد وهمانطور که دیوانه گفته بود عمل کرد وماشین اماده شد که برود منتهی قبل از رفتن تصمصم گرفت سوالی از دیوانه بپرسد!
پرسید : پیشنهاد تو جالب بود تو با این عقلت اینجا چیکار میکنی؟
دیوانه گفت:ببین اقا من دیوانه هستم، احمق نیستم….!
پارس گیلدا
نظر در انتهای همین صفحه
نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا