ساعت شوم
ساعت شوم:
ساعت شوم ازجمله رمان های گابریل گارسیا مارکز،نویسنده کلمبیایی ست که مثل دیگرآثارش به فارسی ترجمه شده است.از همین نویسنده بنام آمریکای لاتین که شغلش معلمی،همزمان روزنامه نگاری میکرده است،آثار دیگری نیز مثل گزارش یک آدم ربایی،صد سال تنهایی،پائیز پدرسالار،دلبرکان غمگین من و.. منتشر شد،ولی آنچه که بیش از همه سبب معروفیتش در ایران شد،وصیت نامه اوست که پس ازآگاهی از بیماری ش و قطع امیدپزشکان به معالجه،نوشته است.وصیت نامه مارکزحاصل یک عمرتجربه در فراز و فرودهای زندگی اوست وبرای همه انسانهادرهرجغرافیایی فارغ ازفرهنگ ونژاد،درس عبرت است.
اصولابرقراری ارتباط باآثارمارکز،ابتدائا کمی سخت وحوصله وتخیل وتمرکززیاد می طلبد.رمان ساعت شوم نیزازاین قاعده مستثنی نیست.این کتاب درحال وهوای کلمبیای نیم قرن قبل نوشته شده وشرح حال مردمانی ست که در لوای حاکمیت دیکتاتوری درلابلای زندگی روزمره خویش تحت موعظه های پدرانه کشیش آنخل وخشونتهای شهردار که ضمنارئیس پلیس شهرنیز میباشد قرار دارند.دوشخصیتی که درتلاشند آرامش را درشهری که زیرپوستی درشرف وقوع تحولاتی می باشدبرقرار نمایند.اما آیا اینهمه درکنارقاضی شهرکه فعلا گوش به فرمان شهردارعمل میکندمفیداست؟.
مارکز ونگاهش به زندگی ومسایل اجتماعی
مارکزدراین رمان،دلبستگی عمیق خودرا به زندگی و بیزاری بی حد و اندازه اش از شرایط سیاسی اجتماعی روز که موجب خشم و نفرت آدمیان نسبت به هم وبه انزوا کشاندشان،تحت جبری که درآن گرفتار شده اندرانشان میدهد.درلابلای اوراق کتاب وشرح حال روزمرگی ها،نگاه معترضانه مارکزبه هیئت حاکمه وشرایط سیاسی وقت بوضوح هویداست.مارکز بدلیل رفاقت بارهبران سیاسی اکثرکشورهای دنیا،مخصوصا شاخصترین نظامهای مارکسیستی-انقلابی معاصرو مصاحبت باآنهاوانعکاس مشکلات جامعه در آیینه سوسیالیزم،موردغضب بود ومجبوربه ترک زادگاه خود واقامت درمکزیک شد.
مارکز دراین رمان نشان میدهد فساد سیستمی وفشاربرمردم وخدعه و فریب آنهاوکوچاندنشان ازدیارمادری اگرچه درکوتاه مدت میتواند در سایه امنیت پلیسی،موجب تجمیع ثروت وامکانات درنزد مسئولان فاسدگردد ولی در نهایت،تعارض منافع سبب بروز اختلافات وآگاهی مردم و شورش وقیام منتهی خواهد شد.
وصیت مارکز
مارکز ۸۸سال زیست وسفارش اودر آخرین روزهای عمرش به آیندگان این بود:
بايد دنياراکمي بهترازآنچه که تحويل گرفته ایی تحويل دهی،
خواه بافرزندخوب،
خواه باباغچه ایی سرسبز،
خواه بااندکی بهبودشرايط اجتماعی
و اينکه بدانی حتی اگريک نفر
بابودن تو،راحتترنفس کشيده است
يعنی توموفق شده ایی!.
مارکز برنده نوبل ادبیات ۱۹۸۲شد.
ساعت شوم