ظلمت در نیمروز
انتظار داری از قربانی کردن چند صد هزار نفر برای امید بخش ترین تجربه تاریخ بشری چشم پوشی کنیم؟
ظلمت در نیمروز:
رمان سیاسی”ظلمت در نیمروز”مهمترین اثر آرتور کوستلر نویسنده یهودی،مجاری الاصل است که متعاقبا به تابعیت انگلستان در آمد.نویسنده،نوجوانی خود را در بحبوحه انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ گذرانیده و از طرفداران پر و پاقرص آن انقلاب بود.بعدها و بامشاهده واقعیات حاکم بر عملکرد حزب و زمامدار قدرقدرتش( استالین) ازحزب برید و متواری شد.
رمان،سرگذشت شخصی خیالی بنام روباشوف است که از دست اندرکاران اصلی انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ شوروی سابق و از رهبران حزب کمونیست آن کشور می باشد.داستانها و وقایع رمان برگرفته از کاراکترهای واقعی اعضای حزب حاکم و زمامداران شوروی ۱۹۴۰ است.
قصه روباشوف
روباشوف سالخورده فقط بدلیل اختلاف سلیقه با استالین که از او بعنوان شماره یک در رمان یاد میشود،از حزب طرد شده و به جرم خیانت در دادگاهی فرمایشی محاکمه و بر مبنای اعترافات اجباری و گناه ناکرده به اعدام محکوم می گردد.خیانت روباشوف عبارت است از مخالفت با آرا و برنامه های نفر اول!.
اتفاقا انتخاب نام ظلمت در نیمروز نیز معطوف است به داستانی از انجیل به این مفهوم که کسی به گناه ناکرده به تیغ سپرده میشود.
این رمان،در مجموع شرح نظرات و بازجویی های روباشوف(نیز مکالمات وی با زندانی های سلولهای انفرادی مجاور است که به کمک مورس صورت گرفته).بخشی از این رمان به این شرح است:
“ما فکر می کردیم که تاریخ مثل فیزیک است.در فیزیک یک تجربه را هزار بار می توان تکرار کرد ولی در تاریخ فقط یک بار امکان پذیر است.حتی اگر معلوم شود که ایده ساخت زیردریایی های بزرگ درست بوده،رفیق بوگروف دوبار زنده نخواهد شد!”
پاراگراف اخیر که داستان مفصلش در متن رمان آمده اشاره به اعدام بوگروف( دوست صمیمی روباشوف)فرمانده سپاه دریایی ارتش به جرم خیانت دارد.خیانت او عبارت بود از مخالفت با نظر نفر شماره یک در رابطه با اندازه زیردریایی هایی که قرار به ساختش بود.
یک بخش دیگر رمان
سیاست جوانمردانه در فضای عادی تاریخ تا حدی کارآیی دارد.در مواقع بحران،قاعده ایی جز قواعد قدیمی کارساز نیست.
ترجمه رمان
ظاهرا،نسخه اصلی رمان که به زبان آلمانی بوده گم شد و ترجمه ها از نسخه انگلیسی آن می باشد.ترجمه خانم دقیقی آخرین ترجمه این رمان است.بنظرم اگر در چینش کلمات و مهندسی جملات بندی های متن ترجمه شده وسواس بیشتری صورت می گرفت از کسالت آمیز بودن و خستگی مطالعه که طبیعت این تیپ رمانهاست می کاست.
نتیجه گیری
علی ایحال این رمان که دربطن وقایع و اتفاقات انقلاب کمونیستی و دوران اوج تسلط این تز سیاسی بر برخی جوامع و اذهان خیل عظیمی از روشنفکران جهان که مدافع آن بوده اند نوشته شده تجربه ایی مفید برای کسانی ست که همچنان به چنین آرمانها و شیوه حکمرانی دلخوش داشته و به آن دلبسته اند.
ظلمت در نیمروز