آب مایه حیات:
کمی بیش از پنج سال پیش یعنی در اردیبهشت نود و پنج به همراه تنی چند از دوستان به قله مَلبهار شهرستان شفت صعود کردیم. ییلاق دایله سر و گمبو در پای قله را بسیار سرسبز و پر آب و مملو از گل و گیاه یافتیم. بطوریکه وقتی از دامنه کوه به ییلاق خیره میشدیم گویی فرشی زمردین ومخمل از انواع رنگها و لَوَن ها بر زمین گسترده شده ونهرهایی پر پیچ و خم با آبهای سرد و روان در بطن و متن آن جاریست.از برخی از گونه های بینظیرگیاهی آن منطقه عکسهایی گرفتم که نمونه آنها در هیچ کجا دیده نشده است.لااقل من ندیده ام.
البته بعد از آن یکبار دیگر نیز به این قله صعود کردم ولی فصل گل و گیاه نبود.اینبار که برای بار سوم و در خرداد جاری(1400) عازم قله فوق و ییلاق موصوف بودیم خیلی بدنبال آن مناظر بدیعی که در ذهن داشتم بودم.نه تنها خبری از آنهمه زیبایی و گل و گیاه نبود که متاسفانه از آبهای فراوانش هم خبری نبود!.
در قهوه خانه ایی که همیشه در مجاورش چشمه سرد و گوارایی میجوشید فرود آمدم ولی با شیری خشکیده مواجه شدم،بداخل قهوه خانه رفتم،مسئولش پارچ آبی بمن داد که صورت خود را آب بزنم.گفتم برای ادامه راه ، دولیتربرای خوردن نیاز دارم،گفت آبی نداریم ولی بیا از ذخیره توی منبع، کیسه آبت را پُرکن…!منبع ایی که مخزنش قطره قطره در حال ذخیره آب بود.
خطرجدی ست
این مطلب را نوشتم که بگویم واقعا خطر کم آبی و بی آبی حتی در پرآبترین استان کشور جدی ست.طبیعت گردان و کوهنوردان این موضوع را قبلا هم در ییلاق جواهردشت رودسر وهم کوهروبار و خلیل دشت ماسوله و نیز سوباتان تالش…بنوعی دیگری شاهد بوده و هستند و این دلیل بارزی ست بر بیابان زایی و ییلاق زدایی های روز افزون مناطق حتی پرآب کشور ناشی از کم و آبی وبی آبی و البته فقر و سومدیریت منابع آبی.
آب را باید بعنوان یک حساب ذخیره بانکی در نظر گرفت که دیگر هیچ ورودی نداردیا ورودی قابل ملاحظه ایی ندارد. باید دانست که خرج بیحساب از این حساب بدون مدیریت آن پایانی غم انگیز برایمان رقم خواهد زد.
امیدوارم چنین نشود ولی باور دارم منازعات بعدی نسل ما فقط بر سر آب و غذا و بقاست.
شاید آن روز پی ببریم که چه اوقات و فرصتهای گرانبهایی را جهت انجام زیرساختهای اصلی توسعه از دست دادیم و منابع ارزشمندمان را بر سر مجادلات بیحاصل ایده ئولوژیک به هدر و هدم فرستادیم…!
توضیح اینکه همه عکسه مربوط به سال 95 است
آب مایه حیات