تلاش و همت عالی
ذره را تا نبود همت عالی حافظ
طالب چشم خورشید درخشان نشود…!
پدرشان بیسواد بود.شغلش در مشهد راننده کامیون بود .مقارن جنگ جهانی اول که ارتش روسیه بخشی ازایران منجمله مشهد را اشغال کرده بود،کامیون اورا جهت ترابری و تدارکات قوای خود مصادره و حتی بعد از پایان جنگ نیز به او باز نگرداندند.او بناچار محوطه پارکینگ را با حفر یک حلقه چاه تبدیل به کارواش کامیونها نمود.توجه کنید که کارواش نه به مفهوم امروزی بلکه جهت ششتشوی سیستم موتوری و گیربکس و زیر بندی کامیونها که بدلیل تردد در جاده های خاکی آن زمان و مستعمل شدن گریسها باید هرشب مجدداروغنکاری وروانکاری میشدند تا فردا مورد استفاده قرار گیرند.احمد در کارگاه همکار پدر بود . محمود نیز که در ان ایام مشغول تحصیل در دبیرستان بود کلاسهای خود را به شبانه منتقل نمود تا روزها یار و کمک کار پدر و برادر باشد.
احمد در مورد خودش میگوید:
آنطور که در شناسنامهام نوشته شده در سال ۱۳۰۳ در مشهد به دنیا آمدهام. تاریخ تولدم حتی در گذرنامهام روز و ماه ندارد . در آن فقط سال ۱۹۲۴ ثبت شده است.چون پدر و مادرم سواد خواندن و نوشتن نداشتند، تاریخ دقیق ولادت مرا در جایی ثبت نکردند. در واقع، آنها تاریخ تولد هشت تن از ده فرزندشان را مکتوب نکردند. از روز و ماه و سال تولد آنها، اطلاع دقیقی در دست نیست.مادرم یکبار در موردم گفته بود که در زمستان به دنیا آمدهام. بدینترتیب، در نخستین سفرم به اروپا دهم دسامبر ۱۹۲۴ را تاریخ تولدم تعیین کردم.
شبها بزرگترین آرزویم این بود که بروم سینما، اما چون پول نداشتم بلیت بخرم. هر بار یک جوری خودم را به سالن میرساندم.یکبار به بلیتفروش گفتم مادرم سخت بیمار است . به ما گفتهاند دکتر او به این سینما آمده و اگر دکتر را پیدا نکنم و او را پیش مادرم نبرم، ممکن است بمیرد. بلیتفروش دلش به رحم آمد و راهم داد. من هم از فرصت استفاده کردم و در تاریکی نشستم و فیلم را تا آخر تماشا کردم(پایان نقل قول).
ادامه خلاقیت ونبوغ
در ادامه کار کارواش، آنها مرتبا در کار خود نبوغ و ابتکار بخرج میدادند. بطوریکه کم کم با نصب پمپ درچاه و نیز نصب اب گرمکن، ششتشوی کامیونها را با اب گرم و بصورت مکانیزه با زمان کمتر و کیفیت بیشتر انجام میدادند.واینکارشان باعث شدکه مشتریهای بیشتر ی جذب و کم کم، رقبا را در مشهد از گردونه خارج کنند.بعدها کمی که گذشت به تعمیرات فنی کامیونها نیز سررشته یافته و در همان محل به تعمیرات نیز میپرداختند.لازمه انجام دقیق تعمیرات داشتن قطعات یدکی مورد نیاز بود.لذا به تاسیس قطعه فروشی در کنار کار تعمیرات و کارواش، امورات خود را بسط و توسعه داده بطوریکه در ادامه راه با کمپانیهای بزرگ سازنده و فروشنده قطعه ارتباط برقرا کرده و جهت انجام امور تجاری خویش در جلسات انها شرکت میکردند.
این کارشان تجربه آنها را در صنعت خودرو همگام با دنیا بروز مینمود.در اواخر دهه بیست خورشیدی موفق شدند کمپانی معظم مرسدس بنز المان را مجاب کنندکه امتیاز ساخت و مونتاژ اتاق اتوبوس مرسدس بنز را در ایران دایر کنند و فقط شاسی آن از کارخانه ارائه شود.کاری که مرسدس بنز در آن زمان با توجه به استانداردهایی که داشت براحتی زیر بار نمیرفت.این نقطه از زندگی برادران خیامی قطعا نقطه عطفی در تاریخ زندگی این دو و البته صنعت خودرو سازی ایران بود. ابتکارات آنها در تغییر طرح اتاق و اضافه کردن توالت ودستشویی و یخچال در آن ،جهت رفاه حال مسافرین، کمپانی بنز را به همکاری بیشتر با آنها ترغیب کرد. وقتی که بعدها طرح تغییر و اصلاح سیستم صندلی ها را به کمپانی ارائه دادند ،کمپانی بنز را شگفت زده کرد.
ایده اصلاح صندلی های خودرو
ایده اصلاح طرح صندلیهای اتوبوس بنز در نمایندگی برادران خیامی در ایران، بعدها تبدیل شد به احداث بزرگترین کارخانه مبل سازی ایران بنام مبلیران.کم کم به اوایل دهه چهل میرسیدیم و اکنون برادران خیامی حرف اول را در صنعت مونتاژ خودرو میزدند. اقتصاد ایران با روی کار آمدن مردان کاردانی مثل علینقی عالیخانی و عبدالمجید مجیدی در حال رشد وشکوفایی خود بود.در این شرائط چه کسانی بهتر از برادران خیامی که مورد حمایت دولت قرار بگیرند تا صنعت ساخت خود روی سواری را در ایران راه اندازی کنند.ماجرای حیرت انگیز احداث کارخانه ایران ناسیونال از زبان مرحوم احمد خیامی در کتاب “پیکان سزنوشت ما “خواندنی است. متاسفانه در این مقال نمیگنجد.برادران خیامی شرکت ایران ناسیونال را در سال 1346باچهل میلیون تومان سرمایه وبا ظرفیت تولید روزانه ده دستگاه خودروی سبک (پیکان) و هفت خودروی سنگین(اتوبوس و کامیون بنز)تاسیس کردند..
تلاش و همت عالی
هفت سال بعد از تاسیس ایران ناسیونال، این شرکت اعلام کرد که سرمایه شرکت در همین مدت کوتاه، بیش از 12 برابر شده است.در این زمان ایران ناسیونال از نظر کیفیت و کمیت تولید، در ردیف بزرگترین خودروسازان آسیا قرار گرفته بود.در سال 1352، ایران ناسیونال اعلام کرد که خودکفایی در تولید قطعات یدکی را در راس برنامه هایش قرار داده است.از این رو، خیامیها علاوه بر پایهگذاری نخستین صنعت خودروسازی در ایران چندین کارخانه و موسسه تولیدی دیگر راهاندازی کردند.
این صنایع سهم مهمی در صنعت و اشتغال کشور داشتند.در این مرحله برادران خیامی بدلایل که اکثرشرکتهای موفق ایرانی به آن مبتلا میگردند دچار کدورت و اختلاف خانوادگی شدند واز هم جدا شدند واحمد یعنی برادر بزرگتر از صنعت خودرو فاصله گرفت و لی شرکت با مدیریت محمود خیامی به فعالیت خود ادامه داد.
«کارخانه لاستیکسازی بریجستون ایران».«شرکت پیستونسازی ایران».«کارخانه ایدم در تبریز برای تولید موتور». «کارخانه پلیرنگ (تولیدکننده رنگ اتومبیل)».«کارخانه فنرسازی در جاده کرج».«شرکت ریخته گری» و «شرکت رضای مشهد» از جمله آنها هستند.
تاسیس بانک صنعت و معدن
در همین سالها، حاج محمود خیامی با کمک گروهی دیگر از سرمایه داران ایران، بانک صنعت و معدن و فروشگاه های زنجیره ای کوروش (قدس فعلی) را نیز بنیان نهاد.
در سال ۱۳۵۶ ایران ناسیونال اعلام کرد که می خواهد “پیکان” را از خط تولیدش خارج کند.قرار بود با شرکت پژو وارد شراکت جهانی شود و تولیداتش را به کشورهای دیگر صادر کند.در سال 1357 و همزمان با وقوع انقلاب ،شرکت ایران ناسیونال توسط دولت مصادره وبعدها نامش به ایرانخودرو تغییر یافت. برادران خیامی به تبعید خود خواسته رفتند .البته محمود در خارج از کشور نیز به همکاری با کمپانی بنز ادامه داد ضمن اینکه به امور خیریه نیز توجه خاصی داشت .احمد چند سال قبل و محمود چند سال بعد از او به دیار باقی شتافتند.
وداع با پیکان
پیکان یعنی اولین و در واقع تنها خودروی ملی تولیدی ایران در تاریخ بیست پنجم اردیبهشت هشتاد و چهار پس از 38 سال و پس از 2295000 دستگاه تولید خودرو در حالیکه برای میلیونها ایرانی خاطرات خوش فراوانی بر جای گذاشته بود به یادها و خاطره ها پیوست.
تلاش و همت عالی
برادران خیامی نمونه بارز کارآفرینان سالم وموفق ایران وبلکه اسیا و جهان بودند.زندگی آنها و تلاش و کوشش بی وقفه شان میتواند الگوی زندگی همه ما و جامعه انسانیت باشد .زمانیکه آنها به تولید خودروی سواری در ایران پرداختند هیچیک از کمپانیهای فعلی خودروسازی اسیا پا نگرفته بودند.انها درکنار خدمات بزرگی که به صنعت مملکت نمودند به رفاه حال کارگران نیز امعان نظر داشتند. واگذاری بخشی از سهام کارخانجات به کارگران و تامین معاش ومسکن آنان در سرلوحه اهداف آنان بود.احداث شهرک مسکونی پیکانشهر جهت تامین مسکن کارگران ایران ناسیونال در همین راستا بوده است.
جهت اشنایی بیشتر با این کارآفرینان موفق اقتصاد ایران توصیه میکنم کتاب “پیکان سرنوشت ما”که خاطرات جمع آوری شده احمد خیامی هست را مطالعه بفرمائید.
یادشان گرامی….
عکس:مراسم افتتاح خط تولید پیکان در سال 46 با پیکان کروکی
پارس گیلدا
تلاش و همت عالی