روز خیام:
از کوزهگری کوزه خریدم باری
آن کوزه سخن گفت ز هر اسراری
شاهی بودم که جام زرینم بود
اکنون شدهام کوزه هر خماری
خیام یکی از ریاضی دانان،منجمان،شاعران بنام ایرانی در دوره سلجوقیان است.او به همراه حسن صباح و خواجه نظام الملک طوسی بعنوان سه یار دبستانی در فرهنگ ما ایرانیان شناخته میشود.که از این سه، خواجه به امور دیوانی و دولتی روی آورد و وزیر شد ودر نهایت در این راه سر نهاد.حسن صباح هم که رهبر فرقه اسماعیلیه بود سالها در الموت قزوین به تعلیم و تربیت فدائیانی پرداخت که گویا قصد داشت در لحظه موعود که زمانش را به کسی نگفته بود بر خلیفه عباسی بشورد واو را سر به نیست کند.او در این کار موفق نشد ودر نهایت در همان قلعه الموت دار فانی را وداع گفت . بعد از او پیروانش بمدت 175 سال حکومت کردند.اما قلعه در نهایت بدست هلاکوخان مغول تصرف و بساط فرقه اسماعیلیه در ایران جمع شد.
اما خیام از همان اول به کار علم وفلسفه پرداخت.او دقیقترین تقویم هجری شمسی را بنام تقویم ملکشاهی استخراج کرد.این تقویم هنوزهم یکی از مراجع دقیق و معتبر گاهشمار فارسی محسوب میگردد.خیام دستی هم در فلسفه و منطق داشت ونیز شاعر زبردستی بود و رباعیاتش که از ذهن واقع بینش نشات گرفته است معروف است.اگرچه مخالفان خیام همیشه در طول تاریخ بر او تاخته وبه عناوین گوناگون سعی در منزوی کردنش از اذهان ایرانیان و جهانیان داشته اند ولی موفق نبوده اند.
آنچه مسلم است خیام در نگرش به زندگی، روش و منش خاصی داشته و اعتقادی به ماندن در گذشته، در افکار و آثارش مشاهده نمیشود.او معتقد به زندگی در زمان حال بود و افراد را از نگرانی به آینده ایی که نیامده بر حذر میداشت.خیام رجاءواثق داشت که چنانچه حال افراد و جامعه ساخته شود ،آینده ایی مطلوب در انتظارشان خواهد بود.شاید همین دیدگاه عنایت به حال بوده که به مذاق برخیها که با پرداختن به گذشته ارتزاق میکنند خوش نیامده و او را نیز از گزند طعنه و ترد و تکفیر بی نصیب نگذاشته اند.انتساب برخی دو بیتی ها به وی جهت تامین چنین نیاتی در راستای همین هدف بوده است.اینگونه اشعار گاهی توسط مخالفان جهت تخطئه وی و زمانی توسط طرفداران جهت دفاع از او و افکارش بوده است.کاری که در خصوص فردوسی و برخی دیگر نیز معمول شد.
ادوارد فیتز جرالد نویسند انگلیسی از جمله مریدان خیام بوده که اشعارش را به انگلیسی ترجمه نموده است.
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک در آمدیم و بر باد شدیم
روز خیام