فرق تقدیر و تدبیر:
از این شعر نغز و زیبا که شاعر آن نامشخص است براحتی میشود فهمید چرا برخی نشسته و دست به هیچ کاری نمیزنند.بعبارتی همه چیز را به تقدیر و سرنوشت سپردند!.
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو بی باک ترم از شیر.
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید، زنجیر پی زنجیر.
بسیاری از انسانها مخصوصا ما شرقیها که بُن مایه تفکرما ایده ئولوژیکی از نوع مذهبی سنتی ست بنوعی معتقد به تقدیریم.سرنوشت یا تقدیر،بنا به باورهای سنتی،سبب شده که غالبا آنگونه که باید برای تحقق آرزوها و خواسته هایمان تلاش درخور معمول نداریم.
تدبیر وتلاش سرنوشت ساز است
همین امر سبب میگردد که روز به روز از لحاظ پیشرفت از جهان پیشرو عقبتر بمانیم.دلیل انرا هم به سرنوشت و تقدیر خود حواله میدهیم.حال آنکه این باور از اساس غلط است.تقدیر هر انسان و جامعه توسط خودشان رقم میخورد.و آن نیست مگر به تدبیر وتلاش.هیچ گنجی بی رنج حاصل نمیشود.اگرهم چنین گنجی از راههای نامرتبط حاصل بشود دوام وقوام نخواهد داشت.
یک ضرب المثل معروف میگوید:
یا اندازه تلاشت آرزو کن و یا به اندازه آرزویت تلاش.معنی این حرف این است که برای رسیدن به آرمانها هیچ تقدیری دخیل نیست بلکه فقط تدبیر وتلاش نقش دارد.
فرق تقدیر و تدبیر