گزارشات طبیعت گردی و کوهنوردی

شبهای کوهستان

شبهای کوهستان را حکایتی دیگر است

شبهای کوهستان:

شبهای شهر،شبهای روستا و شبهای ساحل دریاها یا شبهای جنگل را هر کداممان فراوان دیده ایم.
شهر و خیابانهای منور و شلوغ و برجهای آسمان سائیده اش،روستا و آرامش مطلق،هوای پاک و صدای قورباغه های برکه ها وجیک جیک جیرجیرکها در مزارع همچنین آوای مرغان حقش ،دریا و صدای مصافحه امواج و ساحل و آنگاه فرورفتن در خاطرات و رویاهای گونه گون با ملودی پس زمینه فریاد مرغان دریایی و قهقه قوها و تلالو نورماه در آب‌های متلاطمش ،نیز شبهای جنگل این زادگاه کهن‌ترین موجودات گیتی یعنی درختان ،هرکدام حال و هوای مخصوص به خود را داراست…

رژه ماهواره های استارلینک در آسمان شب

اما در این میان ، شبهای کوهستان را حکایتی متفاوت و روایتی دیگر است.وقتی شبی را در کوه سپری میکنی همه آنهایی که وصفش در بالا رفت را با جسم و جانت حس میکنی بعلاوه یک حس برتر دیگر و آن نیست بجز حس طیران روح بر بلندای آسمان و بلکه آسمانها!.

آسمان شب و شبهای شهر

شبهای کوهستان را حکایتی دیگر است

وقتی در کوهستان با چنگ دندان با صخره ها و سنگها دست و پنجه نرم میکنی و چهارچشمی بلکه بیشتر مواظبی که مبادا بلغزی،مبادا خستگی ناشی از بی‌خوابی تورا از پای درآورده و حادثه ایی ناگوار جسم و جاناتان را بیازارد،دلت اما در حال پرواز است.پرواز در آسمانها،همنشین ماه،همان ماهی که اکنون پیراهنی از جنس حریر بر تن زمین پوشانیده ومهتابش را چراغ راهت کرده و ستارگانی که شمارش از حساب بیرون است و بر بالای سرت چشمک می‌زنند. دُب اصغر و اکبرش یا کمی نزدیکتر چراغهای چشمک زن هواپیمایی که اکنون بر بالای سرت در پروازند یا جدیدترینش،رژه ماهواره متعدد استارلینک جهت تامین پوشش اینترنت که به سرعت در حال رد شدند، تنها جلوه هایی معدود و محدود از آن بیکران حسی ست که قلمی را یارای وصفش نیست.اگر خوش شانس باشی شاید در دوردستها شاهد ورود شهاب سنگی بر حریم جو زمین و سوختن و شعله اش هم باشی…
پس از یک شب قشنگ

سکوت کوهستان سرشار از ناگفته هاست. مخصوصا وقتی از فرسنگها آنطرفتر و بالاتر، شهرهای فرورفته و فروخفته در خواب شب را می‌بینی که تنها فانوس‌هایی از آن دور دورها، سوسو می‌زنند.این کورسوی زمین و زمینیان را بگذار در کنار عظمت آسمان و ستارگانش، آنگاه که روی سنگهای تیز و تندش به پشت خوابیده ایی و چهره به کائنات دوخته ایی تنها یک چیز هست که ذهنت را درگیر کرده و آن کوچکی خودت در قبال عظمت گیتی ست.

پس از یک شب قشنگ
پس از سپری کردن یک شب در کوهستان

اری سیاره ما عضوی کوچک و بسیار کوچک از کهکشان راه شیری ست که اکنون بصورت هاله ایی متخلخل گاه متراکم از نور بر بالای سرت چتر افکنده است.احتمالا در این لحظه یکی از خیالاتی که برذهنت سایه افکنده این است که آیا همنوعان ویا غیر همنوعان ما در کرات دیگر کجایند؟.ایا ممکن است همانگونه که چشمی از زمین (این نقطه کوچک ) برآسمان،دوخته از آنجا نیز چشم یا چشمانی نظاره گر ما زمینیان باشد؟. بر ذهن و فکر آنها چه میگذرد؟. ایا از نوع ما هستند؟.تکامل یافته تر یا بلعکس موجوداتی تکامل نایافته و….

می گویند فرق توریست با کوهنورد در اینه که کوهنورد مسیر را پیدا میکند و توریست مسیر را دنبال میکند…!

شبهای کوهستان

یک شب تابستانی در کوهستان که شهر در رطوبت وگرما در حال سوختن است، تو اکنون در کوه تحت هوای سرد در حال سیر و سلوکی!.بی دلیل نیست که پیشینیان ما،کوههارا مقدس دانسته و بر بلندای آن عبادتگاه بنا نهاده تا در نزدیکترین نقطه به خدایی که سکونتش را در آسمانها متصوربوده اند با او به راز و نیاز بنشینند.

و حالا صبح کوهستان
اینهم جلوه ایی دیگر از صبح کوهستان
آدمهای کوهستان که روز و شب ندارند…!

پارس گیلدا

شبهای کوهستان

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل ، پدر و پدربزرگ ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا