بیشعورها:
بیشعورها همیشه در حکم معمایی برای دیگرانند. کارهایشان همانقدر متناقض و ناساز است که یک جوجهتیغی بخواهد بادکنک بفروشد. این مشکل پیش از هر چیز به خودفریبی و دمدمی مزاجی بیشعورها بازمیگردد…!
بیشعوری
خاویر کرمنت
مثل هر کس دیگری منهم در تمامی زندگی ام با بیشعورها سروکار داشته ام.اما در بیشتر این اوقات مثل بیشتر افراد جامعه درگیر مفاهیم وتعاریف قدیمی بیشعوری بوده ام.مثل دیگران بیشعوری را بعنوان یک بیماری نمیشناختم وفکر میکردم بیشعوری نوعی کمبود شخصیت است که صرفا با اراده میتوان آن را اصلاح کرد یا از بین برد.
اما حالا من ماهیت بیشعوری را میشناسم.بیشعوری یک نوع اعتیاد است مثل سایر اعتیادها به الکل یا مواد مخدر یا وابستگیهای دارویی اثرات سوء وزیانباری برای شخص معتاد واجتماعی که در آن زندگی میکند دارد.بدترین خصوصیت این اعتیاد آن است که بیشعورها ذره ایی هم از بیشعوری شان آگاه نیستند.این امر البته برای خود من صادق بود.آشکار کردن ضعفها واشتباهات خود برای هیچکس کار آسانی نیست.
من تا مدتها از نوشتن این کتاب و حتی صحبت کردن در باره موضوعات آن ابا داشتم چر که دوست نداشتم تمام دنیا بفهمد که من آدم بیشعوری بوده ام.اما سرانجام وجدان،دوستان وبیمارانم من را متقاعد کردند….
قسمتی ار مقدمه دکتر خاویر کرمنت نویسنده کتاب بیشعوری ترجمه محمود فرجامی