محیط زیست

حکایت ما و محیط زیست

حکایت ما و محیط زیست:

نقل است:
سرخ پوست پيري از حقايق زندگي براي كودكش چنين گفت:
در وجود هر انساني هميشه مبارزه اي جريان دارد مانند مبارزه دو گرگ كه يكي از گرگها سمبل بديها مثل: حسد، غرور، دروغ، تكبر و خود خواهي و بي عقليست و ديگري سمبل مهرباني عشق، اميد و حقيقت و تدبير….
سخنان پدر، كودك را به فكر فرو برد، تا اينكه پرسيد: پدر كدام گرگ پيروز ميشود؟
پدر لبخندي زد و گفت: گرگي كه تو به آن غذا مي دهي…!

ویدئو:رودخانه شیرابه مربوط به زباله های دپو شده در جنگل سراوان رشت

پارس گیلدا

داستان ما آدمیان با محیط زیست یعنی جایی که در آن زندگی میکنیم ونفس میکشیم و زادوولد میکنیم بسیار غم انگیزاست.هیچکدام از اجزای طبیعت و موجودات زنده،رفتار مخربی که ما با طبیعت روا  میداریم را ندارند.هر روزه در هر کوی و برزن شاهد انواع واقسام بی مهری هایی هستیم که خود یا همنوعانمان با محیط زیست روا میدارند.در این رابطه نه به حال خود و بلایی که سر خود می آوریم دغدغه ایی داریم ونه غُصه آینده و آیندگان را داریم!.قطعا پاسخ طبیعت به این کج رفتاریها و نامهربانیها،سفت وسخت و دندان شکن خواهد بود.

حکایت ما و محیط زیست

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل ، پدر و پدربزرگ ؛ علاقمند به کتاب،طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی... هیچ چیز مقدستر از آگاهی نیست و آگاهی یعنی مطالعه و مطالعه و مطالعه...

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا