زندگی یا مسابقه دو
زندگی یا مسابقه دو:
بیشتر مردم زندگی نمیکنند ، فقط با هم مسابقه دو گذاشتهاند !. می خواهند به هدفی در افقِ دوردست برسند ولی در گرماگرمِ رفتن آنقدر نفسشان بند میآید و نفس نفس میزنند که چشمشان زیباییها و آرامش سرزمینی را که از آن میگذرند نمیبینند. بعد یک وقت چشمشان به خودشان میافتد و میبینند پیر و فرسوده هستند و دیگر فرقی برایشان نمیکند به هدف شان رسیدهاند یا نرسیده اند!.
جین وبستر
بابا لنگ دراز
از جمله دردهای بشریت این است که مثل خیلی چیزهای دیگر که از اوان کودکی بدرستی نیاموخته اند،زندگی کردن را نیاموخته و بنابراین به تقلید از آنچه که پیشینیان کرده در واقع بنوعی گذران عمر میکنند.تلاش برای معاش و بهره مندی از رفاهیات و وسایل آسایش خوب است ولی ممکن است همه اینها باعث آرامش نشود.آرامش مقوله ایی مهم در زندگی ست که فقط با قانع بودن به آنچه که داریم ولذت بردن از داشته های حاصل میشود.
سعدی علیه الرحمه میفرماید:
دو کسی رنج بیهوده بردند وسعی بیفایده کردند
اول انکه آموخت نکرد و دوم آنکه اندوخت نخورد!
زندگی همین لحظاتی هست که در حال گذرانش هستیم.نه غصه خوردن بابت گذشته ها سرنوشت ما را دگرگون میسازد و نه نگرانی بابت آینده تاثیری در بهبود آن دارد.پس چه بهتر از حال بهترین بهره را ببریم که آینده ما را همین حال میسازد.
زندگی یا مسابقه دو