فکربکر:
یک آمریکایی از یک مزرعهدار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار . قرار شد که مزرعهدار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعهدار سراغ خریدار آمد و گفت : « متأسفم ! خبر بدی برات دارم . الاغه مرد. »
خریدار جواب داد : « ایرادی نداره . همون پولم رو پس بده. »
مزرعهدار گفت : « نمیشه . آخه همه پول رو خرج کردم. »
خریدار گفت : « باشه . پس همون الاغ مرده رو بهم بده. »
مزرعهدار گفت :
« میخوای باهاش چی کار کنی؟ »
خریدار گفت : « میخوام باهاش قرعهکشی برگزار کنم. »
مزرعهدار گفت : « نمیشه که یه الاغ مرده رو به قرعهکشی گذاشت! ».
خریدار گفت : « معلومه که میتونم . حالا ببین . فقط به کسی نمیگم که الاغ مرده است. »
مزرعه دار امریکایی و فکربکر
یک ماه بعد مزرعهدار خریدار الاغ رو دید و پرسید: « از اون الاغ مرده چه خبر؟ »
خریدار گفت : « به قرعهکشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و998 دلار سود کردم. »
مزرعهدار پرسید : « هیچ کس هم شکایتی نکرد؟ »
چاک گفت : « فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم….!.
معمولا کره را از شیر میگرند.هرچقدر شیر پرچرب باشد کره اش بیشتر است.منتهی از قدیم الاایام بین ایرانی ها یک ضرب المثلی رایج بود که فلانی از آب کره میگیرد!.اشاره به آدم بسیار زرنگی که از چیزی که انتظارش نمیرود درآمدی یا نفعی به سمت خود جذب نماید.