قله درفک

گزارش صعود به قله درفک(مهر 90)

0 157 زمان تقریبی مطالعه 6 دقیقه

قله درفک:

درفک قله ایی به ارتفاع 2714 متر.طول جغرافیایی این قله 49درجه و 41دقیقه و 57 ثانیه و عرض جغرافیایی 36 درجه و 53 دقیقه و 29 ثانیه واقع در رودبار استان گیلان.این صعود بصورت دوروزه با شب ماني كه از قبل در جنگل اربوناب رودبار(گیلان)پيش بيني شده بود همراه شد.

برنامه ايي مشترك با يكي ديگر از گروه هاي كوهنوردي رشت متشكل از 47 كوهنورد كه يازده نفرشان از گروه ما بودند.این برنامه در تاريخ 14 و15 مهر 90 كه سراسر آن روز زيبا ، آفتابي بود اجرا شد .

حرکت از رشت

حركت ما ساعت 11:30 صبح روز پنجشنبه مورخ 14/7/90از مبدا رشت با چهاردستگاه ميني بوس صورت پذيرفت. پس ازصرف ناهار مختصر در داخل ماشين و ورود به رستم آبادوسپس توتكابن از روستاهاي پلنگ دره ،رشي و سي دشت عبور كردیم.با تاخيري كه ناشي از خرابي يكي از ميني بوسها در طي مسير همراه بود غروب آفتاب وارد جنگل اربوناب شديم .درمحل مناسبي اقدام به برپايي چادر جهت اقامت شب كرديم.مقصدمان قله درفک بود كه صعود به آنرا روزها انتظار كشيده بوديم.

قله درفك بدليل موقيعيت خاص خود داراي چندين مسير صعود است. مسير مورد نظرما از جنگل اربوناب بود . جبهه های متفاوت درفک هریک ویژگیهایی خاص خود را دارند. از جهات جغرافیایی و پوشش گیاهی از مناطق نیمه خشک و مراتع سرسبز تاجنگلهای انبوه متغیر است .جنگل اربوناب نيز متشكل از درختان تنومند سرراست سر به اسمان كشيده است .

اربوناب

واژه اربوناب،واژه ایی مرکب و متشکل از دو لغت است.یکی اربو يا به گويش ديگر اربه. كه نوعي گلابي ريز جنگلي به اندازه فندق وبسيار خوشمزه هست. در گذشته ايي نه چندان دور زينتبخش سفره وميوه مطرح ميهمان پسندي بود. اربه در اين سالهابدليل هجوم انواع و اقسام ميوه هاي پيوندي وپرورشي وطني وغير وطني به بازار ،ديگر جايگاهي در سفره ها و ضيافتها ندارد ضمن اینکه نسل درختش هم رو به انقراض است. ولغت دوم ناب که به گويشي ديگر همان نوب(کانال سنتی آب) است كه توضيح آن كمي زياد است ولي در انتهاي همين مطلب مي آيد.

گونه های جانوری منطقه شامل روباه،گرگ،شغال،خرگوش،خرس و پلنگ است.مشکل اصلی این منطقه و بخصوص کوهنوردان هنگام صعود، کمبود آب است یا به سخن دیگر،عدم وجود چشمه است.زمین این منطقه بدلیل نوع خاک این ناحیه ، آب را به خود جذب كرده و به اعماق زمین هدایت می کند.

درفک ،قله مطرح گیلان

قله درفک از لحاظ ارتفاع اگرچه بیست وچهارمین قله استان است ولی یکی از پرترددترین و مطرح ترین آنها میباشد. با توجه به اینکه ارتفاع دشت گیلان از سطح دریا (که در حدود صفر می باشد) قله ای با ارتفاع بیش از 2700مترمی تواند بسیار خوش منظره بوده و صعودی دلنشین مخصوصاً در روزي آفتابي زير آسماني صاف ونيلگون را در پی داشته باشد.

گرچه صعود زمستاني وحتی پائیزی به اين قله چندان هم خالي از خطر نيست.در گذشته ايي نه چندان دور خطراتي نيز براي كوهنوردان به همراه داشته است .اين صعود در اين تاريخ جهت گراميداشت ياد چهار تن از آن عاشقان كوه وطبيعت بوده است كه در كولاك گردنه هاي اين قله در مهر ماه سال 1377 جان خود را از دست داده بودند.

روی قله و در کنار تابلوی جاناختگان سال77

برپایی چادر برای شبمانی

پس از برپايي چادر و برداشتن عكسهايي از غروب زيباي اربوناب واندك زماني بعدكه هواكاملاً تاريك شد ،نوبت اماده سازي شام و پختن جوجه كباب بود.كه با استادي هرچه تمامتر توسط يكي از همنوردان انجام شد.شام محقر آن شب رويايي دور سفره ايي محقرترودر سراشيب جنگل در زير چادري سفيد رنگ در ان جنگل زيبا با حضور پنج شش نفر از همنوردان همراه وهم چادر ،صرف گرديد.

سرپرست گروه، خاموشي را ساعت 11 شب اعلام كرد.توصيه اكيد او رعايت ساعات خاموش به منظور برهم نخوردن برنامه صعود فردا ونيز عدم ايجاد مزاحمت وبرهم نزدن برنامه چراي گله باناني بود كه در فاصله نه چندان دور اُتراق داشند.ولي گويا همنوردان جوانترو با انرژي تر قصد ديگري داشتند.آنها بعد از آن شام خاطره انگيزواماده كردن كيسه هاي خواب براي خوابيدن، در چادرهاي ديگر بساط سرود وموزيك وآواز محلي و…بر پا کردند.اين بساط تا پاسي از نيمه شب ادامه داشت.

در سويي ديگر صداي عوعوي سگان گله بان بود كه به فاصله ايي نه چندان دور از خيمه ما،خيمه زده بودند. لابد مقدم اين ميهمانان ناخوانده برايشان غيرمنتظره وعذاب اوربود وبه اين سلب اسايش شبانه احياناً اعتراض داشتند.

سختی خوابیدن در کیسه خواب

در همان بدو خزيدن و لميدن در كيسه نامونس خواب، ورجه وورجه تني چند از هم چادري ها ،خبر از يك بيخوابي ميداد. هنوز پلكها روي هم قرار نگرفته بود كه صداي يكي از چادرنشينان مجاور ،نظر ما را به اهتمام سگي جلب نمود كه در تلاش براي ربودن كفش يكي از هم چادري هابه چادرمان شبيخون زده بود .بعد از آن بود كه كفشها را ناچاراً به داخل چادر منتقل نموديم.

بعد از آن بيخوابي ها ناشي از مانوس نبودن با كيسه خواب و يا شايد هم ترس از حمله حيوانات وحشي وهر چيز ديگر كه هرگز اجازه نداد احدي ازچادر نشينان چادر ما به خواب بروند ،آن شب به بيداري تا به صبح انجاميد.

صبح صعود

صبحدم با چشماني پُف كرده و مغموم! كيسه ها را جمع كردیم.پس از صرف صبحانه راس ساعت 7 صبح و پس از آنكه عده ايي، قرار (ماندن)و قعر(کنایه از عدم صعود به قله) را بر قيام و قعود(صعود) به قله را ترجیح دادند،مابقي به سوي قله با عظمت درفك حركت كرديم.

سرپرست منضبط و منظم گروه با برنامه ريزي دقيق خود وبا طراحي گامهاي متوسط ونه چندان خسته كننده وانتخاب مسيري مناسب ، گروه را با چهارو نيم ساعت پيمايش به قله 2714 متري درفك رسانيد.

البته گروهي از همنوردان اشناتر ،قله ديگري را در مجاورت قله فعلي درفك، بعنوان قله اصلي آدرس دهي ميكردند كه گويا در جريان زلزله سال 69 بخشي از ديواره آن ريزش كرده و در نتيجه آن قله با كاهش ارتفاع مواجه گرديده ودر حال حاضر قله فعلي كه بلندتر از بقيه هست بعنوان قله درفك شناخته ميشود.

وجه تسمیه درفک

گروهی معتقدند نام درفک برگرفته از کلمه دالفک به معنی آشیانه عقاب است.(دال به معنی عقاب و فک در زبان گیلکی به معنای آشیانه است) .و گروهی دیگر میگویند دَرف در زبان محلی به معنی صخره وسنگ است و فَک به معنی خانه و درفک یا درفکه به معنی خانه سنگیست . با توجه به وجود خانه های سنگی کاسه درفک اینگونه آنرا توجیه میکنند. برخی معتقدند با توجه به شواهد موجود در سنگهای این ارتفاعات، در گذشته های دور درفک کوهی آتشفشانی بوده است.

درآن فراز، سرود قله و فتح به صورت جمعي سرداده شد. پس از برداشتن عكسهاي يادگاري ومشاهده مناظر اطراف و …به سمت ديگر قله ، كه محل كاسه و غار درفك بود رهسپار گرديديم.اگر باور آتشفشانی بودن درفک درست باشد باید گفت که امروزه از دهنه اين آتش فشان فقط غاری باقي مانده است.اين غار بدليل موقعيت خود در هر چهار فصل سال مملو از برف و يخ است واهالي روستاهاي مجاور از محل آب كردن برفها ويخهاي آن ،آب اشاميدني مورد نياز خود را تامين ميكنند.

غار و کاسه درفک

در سمت مجاور غار درفك ، كاسه درفك قرار دارد.کاسه زميني ست به وسعت حدود دو سه هكتارشبيه بشقاب كه در مركز آن همواره آبي از محل آب شدن برف قله جمع ميگردد. دامداران منطقه از این آب ، جهت آبشخور دام خود استفاده ميكنند.كاسه درفك ومشاهده كلبه هاي چوپاني ساخته شده از سنگ و…نيز ديدني وجالب بودند.

حرکت به سمت پائین

ساعت 13:30 به سمت پائين حركت كرديم وجلسه اختتاميه اين صعود زيبا نيز عصر هنگام در جنگل اربوناب توام با هنر نمايي يكي از همنوردان هنرمند برگذارشد.در شرايطي كه ميرفت جنگل مملو از مِه شبانگاهي شود به سمت محل اسقرار ماشينها حركت كرديم .
جای همه همنوردانی که نبودند خالی

توضيح در مورد ناب:

ناب دست ساخته ايي است از تنه درخت . قديمي ها با برداشتن بخشي از چوب يك طرف تنه (با سطح مقطع ايي به شكل حرف يو انگليسي) وايجاد شياري در ساقه آن ،از آن بعنوان يك كانال عبور آب به طول سه چهارمتر استفاده ميكردند.

در زمان قديم كه سيستم كانال كشي وپمپ و…نبود وقتي كشاورزان بدليل اختلاف ارتفاع ، مجبور ميشدند اب را از زمينهاي يك طرف رودخانه بصورت عرضي از روي آن رود عبور داده و اراضي سمت ديگر آنراسيراب كنند از اين وسيله استفاده ميكردند.

البته اين ناب ها كاربرد ديگري نير داشته اند و آن اينكه در تابستان از آن بعنوان وسیله آبگيري غوره انگور نيز استفاده ميكردند. اين نوع از ناب ها بر خلاف نابهاي آببر داراي دو طرف بسته بودند وفقط داراي شيار وسط با همان مقطع يوشكل بوده اند.كه انگوردر يك طرف ان ريخته ميشد و همان طرف كمي به اندازه بيست سي سانتيمتر مرتفع تر قرار ميگرفت وابغوره گير با پاي شسته وتميز! انگور را در داخل ناب لگد مال ميكرد وابش به سمت ديگر ان كه پاينتر بوده است سرازير ميشد وبا ليوان و يا وسيله ديگر برمیداشتند و داخل ظروف شيشه ايي يا كوزه و….ريخته ميشد.