اجتماعی

دبیر فیزیک

این ره که تو میروی به ترکستان است

دبیر فیزیک:

به رغم اینکه چندین سال بود که سابقه تدریس داشت ولی قیافه اش جوان مانده بود،قدی نسبتا کوتاه،اندامش بین لاغر و چاق وصورتی صاف بعبارتی ناچروکیده داشت!.

یادم نمی آید خنده هایش را سر کلاس دیده باشیم ،احتمالا یا خنده بلد نبود ویا اینکه نمی‌خواست با خنده های خود، رویش را با بچه های کلاس باز کند که بعدها نتواند کلاس را کنترل کند.!

گویی کل کتاب فیزیک را از بر بود،اصلا انگاری کتاب را او نوشته بود،تند تند درس میداد،می نوشت و پشت سرهم نوشته های قبلی خود را پاک می کرد.

با همان پاک کن اسفنجی معروف،تخته سیاه گچ نوشته را آنقدر تند و سریع پاک می‌کرد تا بلکه ثانیه ایی از وقت کلاس را به خاطر پاک کردن تابلو ،هدر ندهد به همین دلیل،گاهی گرد و غبار گچ روی موهای سیاه و فرفری پُرپُشت سر کُرَوی او می نشست ،گویی همین حالا زیر برف بدون چتر پیاده روی کرده است!

دبیر فیزیک

یکبار یکی از بچه های تُخس همکلاسی(که معمولا در هر کلاسی چندتایی هستند )قبل از شروع کلاس ،پاک کن اسفنجی را با آب  خیس کرد و سرجایش گذاشت! همه می‌دانند رابطه آب و گچ و تخته سیاه چیست! به محض اینکه دست به پاک کن زد متوجه قضیه شد،پاک کن را چلوند و گذاشت کنار پنجره،یکی از بچه های کلاس ۲۱ نفره ما که همه برچین شدگان درسخوانهای کلاس دهم بودند را به دفتر مدرسه که طبقه پائین و دقیقا زیر کلاسمان بود فرستاد و خود از فرصت استفاده کرد و مسئله ایی طرح کرد و گفت کدامیک از شما می‌توانید تنها با یک سنگ و یک ساعت،عمق یک چاه را حساب کنید؟.

هرکس به روایتی و حدیثی و داستانی متوصل شد ولی هیچکس جز خودش نتوانست راه حل مسئله را بگوید،واقعیت قضیه این بود که اگر کسی راه حل این مسئله را میگفت یعنی کل مبحث سه چهار فصل فیزیک را تا آخرین روز کلاس خوانده و فهمیده و مسلط به جزئیاتش بود!.

اصرار داشت جمله جمله مطالبش را همه بفهمند مخصوصا تخت آخری ها و کسی از کلاس عقب نماند که البته  کلاسمان چهار ردیف تخت بیشتر نداشت،ولی خوب به هرحال تخت آخر هست و بدنامی! .از هیچ کوششی برای تشریح مطالب علمی فروگذار نمیکرد حتی از سر آغشته به غبار گچش که حالا آنرا شبیه یکی از کرات آسمانی کرده بود .

خسوف و کسوف

آن روز برای تشریح  خسوف و کسوف با آن سر و دو مشت گره کرده اش بعنوان خورشید و ماه وزمین استفاده کرد تا نشان دهد چگونه در گردش ایام با تغییر وضعیت هرکدام ، یکی در سایه آن دیگری واقع شده و پدیده خسوف یا کسوف رخ میدهد!.

اگرچه این تیپ رفتارهایش  در خارج از کلاس مورد استهزا وشوخی وخنده بچه ها واسباب سرگرمی آنها بود ولی خدایی برای ماها که در مدرسه و کلاسمان هیچ ابزار کمکی آزمایشگاهی نداشتیم ابتکار خوبی بود.

وقتی معلمین ریاضی از توضیح مفاهیم کاربردی مشتق و انتگرال و سینوس و کسینوس و شیب و ضریب زاویه و نقطه عطف و….عاجز بودند واز طرح چنین سوالاتی توسط دانش آموزان عصبانی می‌شدند او نه تنها ناراحت نمیشد بلکه با همان قیافه جدی، چنان پاسخ مفهومی و کاربردی میداد که کلاس را مسحور استدلالش می‌نمود.

مفهوم فیزیک در زندگی

بعدها که بزرگتر شدیم ودر جریان زندگی، گرفتار امواج متلاطم آن گشتیم ودر کوران تحولات اجتماعی قرار گرفتیم فهمیدیم همه چیز این عالم هستی، نسبی ست.
هیچ چیز مطلق وجود ندارد،خوشبختی و بدبختی یا غم و شادی یا زشتی و زیبایی وهزاران زوج مقوله از این تیپ..!

قصه برق

شاید همه ما فکر می‌کنیم که مخترع برق ادیسون است ولی اگر به کُنه قضیه غور کنیم می‌بینیم که حکایت ادیسون و نیکلا تسلا و فارادی و فرانکلین و…حکایت همان بچه تُخس ها و بچه درسخوانها( خرخوانها به روایت تُخس ها) است.یکی هوش و ذکاوت دارد ولی پول ثبت اختراع خودش را ندارد و آن دیگر پول دارد و اختراع را بنام خود ثبت میکندواکنون هر روز و هرلحظه بر قبرش نور می بارد و نیکلا و نیکلاها احتمالا در قعر  مطلق در تاریکی جهنم کماکان فکر میکنند و اختراع میکنند تا دیگرانی که سرنوشتشان بهشت است بنام خود ثبت کنند…!

اینهمه صغری و کبری چیدن ناشی از تعجب دیدن مطالبی ست که در عکس زیر شرح داده شده است.
یعنی قبولی در رشته دبیری فیزیک با نمره منفی آنهم در درس تخصصی فیزیک!.

امیدوارم صحت نداشته باشد ولی اگر درست باشد فاتحه آموزش و پرورش بیش از پیش خوانده است…!

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این ره که تو می روی به ترکستان است.

پارس گیلدا

دبیر فیزیک

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل ، پدر و پدربزرگ ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا