آی کیو و ایی کیو:
همه ما تا کنون با واژه آی کیو(IQ=Intelligence Quantity) برخورد کرده ایم.آی کیو یا بهره هوشی یک شاخصه ایی ست که بیشتر ریشه در ساختار ژنتیکی افراد دارد.در واقع این ویژگی،میزان استعداد افراد را در استدلال و یادگیری نشان میدهد.برای تعیین مقدار آن در هر شخص،سن ذهنی افراد را بر سن واقعی شان تقسیم و حاصل را در عدد صد ضرب میکنند.این عدد همان آی کیو یا ضریب هوشی فرد است.ای کیو بین ۹۰ تا ۱۱۰ یک ای کیوی معمولی تلقی میگردد.
منتهی باید دقت داشت که آی کیو همه جنبه های شخصیتی و توانمندیهای فرد را دربر نمیگیرد.بعبارتی هستند افرادی که از ضریب هوشی بالایی برخوردارند ولی در روابط شخصی،خانوادگی و اجتماعی وکاری موفق نیستند.در اینجا جنبه ایی دیگر از ویژگی های شخصیتی فرد مطرح میگردد که در سالهای اخیر اسمش را ایی کیو(EQ=Emotional QUotient) گذاشتند.
ایی کیو(EQ) یا هوش احساسی وهیجانی چهار مولفه اصلی دارد:
مولفه اول،خودآگاهی ست.خودآگاهی یعنی شناخت خود شامل شناخت شخصیت، عواطف و احساسات و ویژگی های رفتاری فردی خود.
مولفه دوم،خودگردانی ست.خودگردانی یعنی کنترل عواطف واحساسات و هیجانات فردی و شخصی در مواجهه با مسایل.
مولفه سوم،آگاهی اجتماعی ست.بعبارتی،دیگر شناسی یعنی شناخت عواطف و احساسات دیگران، توانایی شناخت و تفکیک مسایل دیگران.
مولفه چهارم مهارتهای اجتماعی ست.مهارتهای اجتماعی یعنی توانایی نفوذ در دیگران،تشریح و تفکیک مسایل آنها،بعبارتی درک آنها،پیدا کردن راه حل برای تک تک مسایل،در نهایت تعامل کردن و حصول نتیجه برد بردددر یک رابطه متقابل.
ایی کیو هم مثل آی کیو در افراد مختلف قابل اندازه گیری وسنجش است.ولی سوالات آن با نوعی که در سنجش آی کیو پرسیده میشود فرق دارد.
آی کیو(IQ) مهمتر است یا ایی کیو(EQ)؟
ضریب هوشی یا آی کیو معیاری برای سنجش توانایی استدلال فرد است.توانایی او در یادگیری و بکارگیری منطق وفرمولهای رایج جهت حل مسایل.در یک کلام آی کیو شما را از مدرسه عبور میدهد.حال آنکه ایی کیو توانایی فرد در مدیریت و برنامه ریزیهای پیچیده اداری و اجتماعی را میرساند.در واقع ودر یک کلام باید گفت که ایی کیو شما را از زندگی عبور میدهد.
چه کسانی با هوشند؟
این سوالی ست که همه ما در ادوار مختلف زندگی با آن مواجهیم.بنوعی شاید بارها از خود پرسیده ایم ایا خود یا فرزندمان یا هر کس دیگر چقدر باهوش است!.
با توجه به تعریفی که در بالا از دو واژه آی کیو و ایی کیو بعمل آوردیم باید گفت که در جهان امروز آنهایی با هوشند که تواما از آی کیو و ایی کیوی بالایی برخوردار باشند.صرفا بهره داشتن از یکی از جنبه های هوش،اگرچه برای باهوش بودن لازم است ولی کافی نیست.
قطعا باهوش کسی ست که از توانایی یادگیری و استدلال بالایی برخوردار باشد.مسایل پیچیده را بطور دقیق حلاجی و تجزیه و تحلیل نماید.در اینکار گرفتار عواطف و احساسات نشود.قدرت برنامه ریزی و آینده نگری داشته و بتواند بکمک ابزارهای اجتماعی و زبان و محاوره و مکاتبه و هر روش دیگری با خانواده یاجامعه بصورت کاملا مسالمت آمیز وارد تعامل شود بطوریکه عرصه کار و زندگی در سایه صلح و آرامش تداوم یابد.
ایا میتوان آی کیو(IQ) و ایی کیو(EQ) را ارتقا داد؟
اگرچه کشورهای مختلف،هریک بفراخور توسعه سیستم آموزشی خویش گامهایی برداشته اند ولی واقعیت قضیه این است که پاسخ به این سوال کمی پیچیده است.چنانچه در ابتدا هم گفته شد ای کیو ریشه در ساختار ژنتیک فرد دارد.البته نوع پرورش و تغذیه و محیط خانواده و مدرسه و وسایل ارتباط جمعی در ارتقای ای کیو تا اندازه ایی موثر است.ولی ایی کیو در مقایسه با ای کیو بهتر و بیشتر ارتقا پیدا میکند.آموزشهای هدفمند،گارگاههای آموزشی مرتبط، ورزش، شیوه مدیریتهای اجرایی در کشور از پائینترین سطوح تا بالاترین آن و…جملگی با هدف کنترل هیجانات و آگاهی بخشی همگانی به عواقب مادی و معنوی تصمیمات با ضریب ریسک بالا و اقدامات مشابه دیگر میتواند در این مهم موثر واقع شود.
عوارض عدم توجه به ایی کیو(EQ)
جامعه ایی که در آن ایی کیوی افراد پایین باشد جامعه ایی عصبی با مردمانی تندخو و پرخاشگر است.بنیان خانواده ها،سست و ازدواجهای ناموفق زیاد،نارضایتی های اجتماعی فراوان و جامعه همواره با خود و بیرون در تنش و تقابل است.افسردگی و خودکشی در هر سنی بوفور اتفاق میفتدوطبعا آمار جرم و جنایت بالاست.توسعه در چنین جامعه ایی که انسانهای آن،توسعه یافته نبوده و به قواعد زندگی در عرصه درک متقابل وتعامل سازنده پایبند نباشند سخت و هزینه بر است.