ارزش علم و ارزش ثروت:
اگر من يک ايده خوب داشته باشم و تو هم يکي.اين ايده ها را به هم بدهيم: آن وقت هر دوي ما دو ايده خوب داريم(ارزش علم).
اما اگر من يک سکه داشته باشم و تو هم يكي.سکه ها را به هم بدهيم: باز هم هر کدام تنها يک سکه خواهيم داشت(ارزش ثروت)!.
شاید تا کنون در خصوص علم وثروت واینکه کدامیک بر دیگری برتری دارد زیاد شنیده و گفته ایم.مخصوصا در این دوران در جامعه ما که نه میتوان آنرا یک جامعه توسعه نیافته تلقی نمود ونه میتوان در حال توسعه خطابش کرد این موضوع نماد بیشتر دارد.چرا که ارزشها جملگی دگرگون شده ورنگ باخته اند.کسانیکه برغم دارا بودن استعدادخارق العاده بدنبال کسب علم رفته اند بدلیل همان جابجایی ارزشها در جای خود ننشسته اند.حتی کسانیکه برای آموزگاری علم واندیشه جهد کرده و اصطلاحا خاک خورده اند بدلیل مشکلات عدیده معیشت اکنون باید پاسخگوی قیاس سوال برانگیز علم وثروت به فرزندان و دانش آموزان خود باشندکه در کودکی بعنوان یک آرمان مطلوب به آنها آموخته بودند.
ارزش علم و ارزش ثروت
ولی اگر چنانچه در یک جامعه حتی نیمه آرمانی زندگی بکنیم. بطوریکه نه در اکثر موارد حتی در نیمی از حالات ارزشها در جای خود باشند میتوان گفت که جایگاه علم وعلم اندوزی بسی فراتر وبالاتر ووالاتر از ثروت است.اصلا قیاس این دو با هم قیاس مع الفارق است.لازمه ثروت اندوزی از مسیر صحیح که اجحافی بر دیگر اقشار جامعه صورت نپذیرد و فاصله غنی و فقیر بیشتر نشود وموجبات ایجاد شکافهای عظیم اقتصادی نگردد کسب ثروت بر مبنای عدالت است.کسب ثروت بر مبنای عدالت تنها با توسعه علمی محقق میشود.
در چنین صورتی توزیع ثروت در جامع عادلانه و شکاف اقشار برخوردار با غیربرخوردار کمتر خواهد شد وجامعه درگیر رفاه نسبی بیشتری خواهد بود.
ارزش علم و ارزش ثروت