طنزوسرگرمی
ازدفترخاطرات یک دیوانه
ازدفترخاطرات یک دیوانه
1-از عرض یک خیابان یکطرفه عبور میکردم،راننده ماشینی که از جهت مخالف می آمد به من گفت:هی!کوری مگر؟
2- بعد از یک عمر روبوسی بالاخره نفهمیدم صورت طرف مقابل را باید دوبار ماچ کنم یا سه بار تا ضایع نشم!
3-همیشه برای خودکشی زود است .صبر کن اوضاع بدتر هم میشود آنوقت پشیمان نخواهی شد.
4-امروز خم شدم ودر گوش کودکی که مرده بدنیا آمده بود آهسته گفتم:چیزی را ازدست نداده ایی
5-راست میگن که تلویزیون باعث افزایش سواد میشود چون در خانه ماهروقت تلویزیون روشن میکنند به اتاق دیگری میروم وکتاب میخوانم.
6-دوغ خوردم تاریخ تولیدش فردا بود.
7- جهان سوم جایی است که مردم خانه های رو به آفتاب را گرانتر میخرند وبعداٌ با پرده هفت لایه پنجره های آنرا میپوشانند.