صعود به قله تخت سلیمان:
سخن اینبار از قله ایست ستیغ وستبر و سرسخت با صخره هایی سر به آسمان سائیده.با صلابت،پای در زمین وراست قامت و گردن افراشته.همنشین با مَه ومهر و ستارگان،با مسیری پرفراز وپر نشیب. مملو ازجلوه های شگفت انگیز طبیعت زیبا در منطقه کلاردشت مازندران،قله ایی بلند،افسانه ایی وزیبا در منطقه علم کوه.
نقل است وقتی سلیمان نبی به خواستگاری بلقیس رفت،بلقیس از او خواست حجله گاهی در مکانی که از همه جا بلندتر وسردترباشد فراهم کند!.سلیمان همه جانوران اعم از دیوان و پرندگان را مامور کرد که به جستجوی بلندترین و سردترین نقطه بروند.شب هنگام همه بجز هُدهُد باز گشتند و گفتند که نتوانستند بلندترین و سردترین نقطه را بیابند!.
درخواست بلقیس از سلیمان وماموریت هُدهُد
آن شب از هُدهُد خبری نشد. روز بعد، هُدهُد ساعتی پس از طلوع خورشید مراجعت کرد و گفت که به مکانی برخورد کرده ام که از همه جا بلندتر و سردتر بوده است،بطوریکه بالهایم ازشدت سرما یخ بستند!.شب را با مرارت فراوان سپری کرده وپس ازتابش خورشید وباز شدن یخ بالهایم ،خودرا به اینجا رسانیده ام.
سلیمان دستورداد در آنجا قصری بنا کنند و شب زفاف را با بلقیس در آنجا بسربرد!.
روی قله این کوه و در جایی زیر شیروانی صخره ایش،سنگیست شبیه مار.میگویند وقتی سلیمان بالای این کوه آمد ماری در این نقطه مشاهده و آنرا را به سنگ تبدیل کرده است!.
صنیع الدوله نیز در کتاب مرآت البلدان خود نقل میکند که:
در تنکابن کوهیست مشهور به تخت سلیمان که در قله آن عمارتیست برای دو نفر!.
محققان موسسه باستانشناسی جستجو وکاوش کتاب مقدس”پست” هم مدعی شده اندکه شواهد بسیار قوی وجوددارد که بر اساس آن بخشی از بقایای کشتی نوح در بالای کوه تخت سلیمان در شمال ایران قرار دارد…!.
این روایات افسانه ایی که به دوران قدیم بر میگردد. بیشتر بدلیل وجود الوارهای سنگی فراز قله و مسیر دسترسی به آن میباشد و فاقدسندیت معتبر …!.
شرح برنامه
اینبار صعود شاخص تابستانیمان به قله تخت سلیمان بود.این صعود مورخ 16و17و18 مرداد ۹۸ با همنوردان باشگاه کوهنوردی سپهر رشت صورت پذیرفت.منطقه تخت سلیمان با تعداد زیادی قله بالای ۴۰۰۰ متر یکی از بلندترین نواحی البرز مرکزیست.این منطقه بدلیل حجم برفهایی که در اکثر روزهای سال ،آنجا را درگیر خود میکند منشا رودخانه های زیادیست که مهمترین آن سردآبرود است.
کوههای تخت سلیمان دارای بزرگترین مجموعه یخچال در ایران هستند. یخچال علمچال با طول ۳۷۵۰متر وعرض وعمق ۸۰متر معروفترین آنهاست.منطقه تخت سلیمان از لحاظ جغرافیایی از شمال به سواحل دریای خزر،از شرق به دره رود چالوس،از غرب به منطقه الموت و سه هزار واز جنوب به منطقه طالقان محدود میگردد.قله تخت سلیمان با ارتفاع ۴۶۵۹ متر به همراه قله خرسان جنوبی(از لحاظ بلندی) و بعد از قلل علم کوه،شاخک،خرسان شمالی چهارمین قله بلند منطقه علم کوه میباشد.
حرکت از رشت
ساعت 12:30شب سه شنبه ۱۵ مرداد ۹۸ (بعبارتی نیم بامداد16 مرداد)پس از تجمع در محل همیشگی وخوش وبش با همنوردان،در میان بدرقه گرم همنوردان باشگاه کوهنوردی سپهروبرخی خانواده ها، سوار مینی بوس شده و عازم کلاردشت مازندران شدیم.ساعتی را در داخل خودرو به گپ و گفت پرداختیم.پس از آن از آنجائیکه صعود فنی و نفسگیری را در پیش رو داشتیم ترجیح دادیم که زمان را به استراحت سپری کنیم وچنین نیز شد.
ساعت حدود 8 صبح به قرارگاه کوهنوردی ونداربُن رودبارک(کلاردشت) که در ارتفاع 2250متری از سطح دریا قرار دارد وارد شدیم.بعد از جمع وجور کردن کوله و پوشیدن کفش و قرار دادن وسایل اضافی در داخل ماشین وصرف صبحانه وتقسیم وسایل مشترک ،آماده حرکت به سمت پناهگاه سرچال شدیم.قبلا یکبار دیگر نیز به پناهگاه سرچال صعود کرده بودم که گزارش آن برنامه را میتوانید در اینجا بخوانید.
آغاز صعود
گوش سپردن به صحبتهای سرپرست برنامه و انجام چند حرکت کششی ونرمشی از جمله برنامه های قبل از صعود بود .ساعت9به صف به سمت پناهگاه سرچال راه افتادیم .پس از چندی که در مجاورت رودخانه سردآبرود پیمایش نمودیم از پل چوبی آن گذر کرده وبه سمت راست ادامه راه دادیم . کم کم از رودخانه فاصله گرفتیم،بعداز حدود دو ساعت پیمایش به مکانی در ارتفاع۲۷۰۰متری از سطح دریا رسیدیم موسوم به سنگ کشتی که سنگیست عظیم شبیه کشتی بر بستر رودی خشک که البته در چندمتر آنطرفترش ،چشمه باریک آب سردی جریان دارد.
کمی در سایه آن کشتی سنگی که توصیف کامل آنرا میتوانید در اینجا بخوانید آرمیدیم و برخی همنوردان بر عرشه آن جولان داده و عکسهای سلفی و غیرسلفی به یادگار گرفتند.بعضی نیزبه نوشیدین آب سرد چشمه مشغول شدند.بعد از استراحت، مجددا راه افتادیم و پس از طی شیبیهایی تند و نفسگیر، ساختمان پناهگاه سرچال را از دور رویت کرده ودر ساعت5 عصربعد از8ساعت با طی هفت و نیم کیلومترپیمایش که با کوله سنگین همراه بود از قرارگاره کوهنوردی ونداربُن به پناهگاه سرچال که در ارتفاع 3700 متری از سطح دریا احداث شده وارد شدیم.
پناهگاه کوهنوردی سرچال
از ویژگیهای جالب این پناهگاه این است که برقش باسلولهای خورشیدی که روی دکلی در جلوی این ساختمان نصب است تامین میشود. امسال ولی بدیل خراب بودن سلولها، فاقد روشنایی بود.دراین پناهگاه آنتن دهی تلفن همراه ضعیف ولی در بعضی از ساعات امکان برقراری تماس تلفنی میسراست. نیز پناهگاه دارای چشمه آب گوارایی ست که لوله کشی شده هست.پناهگاه سرچال گنجایش اسکان تعداد قابل ملاحظه ایی کوهنورد را دارد.چنانچه فضای داخل آن پُر باشد لاجرم باید در فضای بیرونیش چادر نصب کرد.ما چون وسط هفته وارد شده بودیم، پناهگاه خالی بود ولذا همه همنوردان توانستیم بعد از همهوایی لازم،داخل آن مستقر شده و پس از صرف شامی مختصر ، استراحت کنیم تابرای صعود فردا اماده شویم.
در داخل پناهگاه و موقع درآوردن کفش از پاها متوجه شدم که کف زیرین هردو لنگه کفشم در رفته است.کف چپ وضعیت بدتری داشت با کمک نخی که همراهم بود ترمیمش کردم به این امیدکه مزاحم پیمایش فردایم نشود!.ساعت 4 صبح بیدار باش وساعت 5 برای حرکت در نظر گرفته شده بود. طبق برنامه از خواب برخاستیم وپس از صرف صبحانه ایی مختصر ولی مقوی ،کوله های حمله را که شب قبلش بسته بودیم برداشته و بیرون آمده و بعد از کمی حرکات نرمشی راس ساعت 5:15 صبح در ابتدای پاکوب قرار گرفتیم.
توصیف مسیر یخچال علمچال
حدود 300-400متر اول مسیر ،پاکوبی مناسب بود و بعد ازآن وقتی در ابتدای یخچال علمچال(توصیف یخچال علمچال را میتوانید در اینجا بخوانید) قرار گرفتیم،مسیر مملو از سنگهای قلوه ایی و گُرده ایی وگاهی لاشه ایی متنوع بود که پیمایش را واقعا سخت و نفسگیر میکرد.مشاهده زیبایی های یخچال علمچال و عبور از کنار سنگهای عظیم الجثه ایی که روی یخ قرار داشتند وگوش سپردن به صدای شُرشُر آبهای رودخانه ایی که در زیر پا جریان داشت ولی قابل رویت نبود از جلوه های زیبای مسیر بود که خستگی را از جانها می زدود.
در آن صبح زیبا ،مشاهده دیواره عظیم قله علم کوه،مشاهده قله های سیاه سنگ،چالون،دندان اژدها،شانه کوه که توسط سرپرست برنامه توضیح داده میشد وجالبتر و زیباتر از همه مشاهده سنگ سماور(توضیحات کامل در مورد سنگ سماور را میتوانید در اینجا بخوانید)یعنی قطعه سنگ عظیمی که روی دیواره علم کوه از طریق یک وجه تیزخود روی سنگی دیگر بند شده بود و اشکارا به ضرب المثل” سنگ روی سنگ بند نمیشود” طعنه میزد، انرژی دوچندان به ما تزریق میکرد.
تقریباکمی بیش از دو ساعتی با همین توصیف روی یخچال جلو رفتیم.اکنون به جایی رسیدیم که سنگ نوردان ودیواره نوردان چادر زده بودند. اندکی جلوتر کنار یک فوندانسیون ساختمانی که به پناهگاه امریکایی ها معروف است، مسیر سمت راست را انتخاب کرده و وارد پاکوبی شدیم که از همان اولش شیب بسیار تند و نفسگیری داشت. این مسیر مملو از سنگهای لغزشی و ریزشی بود.همه۱۶ نفر افراد گروه که از آمادگی کافی برخوردار بودند، راه قله شانه کوه را در پیش گرفتیم که قله تخت سلیمان در پشت آن قرار دارد.
شروع سختترین مسیر پیمایش
طی کردن مسیر یخچال تا قله شانه کوه که 4400متر ارتفاع دارد ، دو ساعت طول کشید.در آنجا بود که موفق شدیم قله تخت سلیمان را با صخره ها و سنگهای عظیم الجثه روی آن رویت کنیم!.حالا برای صعود به قله تخت سلیمان هیچ راهی نبود مگر اینکه دوباره از طرف دیگر شانه کوه پائین بیائیم و دامنه کوه های شانه کوه و تخت سلیمان را به اندازه یک نیم دایره دور بزنیم تا در منتهی الیه آن که شیب اندکی ملایم میشود به سمت بالا بکشیم.
اینها همه در شرایطی بود که مسیر شامل همان نوع سنگهایی بود که وصف آن گذشت.اندکی بی اختیاطی و بی دقتی میتوانست خطرات بالقوه ایی ایجاد نماید.طی کردن این مسیر به ظاهر نزدیک یعنی از شانه کوه تاقله تخت سلیمان نزدیک به چهار و نیم ساعت طول کشید.گاهی چنان خستگی زایدالوصفی برمامستولی میشدکه ناچارا همانجا روی شیب کوه و سنگهای لغزنده وریزشی اش استراحت میکردیم وآبی مینوشیدیم وتنقلاتی میخوردیم ودوباره راه می افتادیم .
صعود به قله تخت سلیمان
در نهایت در ساعت 14:30 عصر 17 مرداد پس از نُه ساعت پیمایش سخت و نفسگیر پای بر قله تخت سلیمان نهادیم.قبل از رفتن به سمت قله ،منتظر ماندیم همه ۱۶ نفرافراد تیم برسند وبعد دست در دست هم نهادیم وسرودخوان به سمت قله رهسپار شدیم.چون از قبل کمی در مورد قله تخت سلیمان تحقیق کرده بودم با دوربینم بدنبال مصادیق افسانه های منتسب به آن میگشتم.
دنبال مصادیقی بودم که موجِد این افسانه ها شده است. مثلا قصر چوبی که اثری از چوب روی قله نبود،ولی تخت سنگ عظیمی یافتم که از یک طرف ، حفره طولی بزرگی داشت که براحتی دو سه نفر درونش جای میگرفتند!.یا ماری که به سنگ تبدیل شد،صخره ایی دیدم که روی آن، سنگ دیگری شبیه کله عقاب بود. البته میدانیم که همه این پدیده ها دلیل علمی دارند و بیشتر بر میگردد به مواد تشکیل دهنده سنگها و فرسایش برخی از این مواد در اثر تغییرات اقلیمی وفرسایش ناشی از باد وباران در طی سالها و قرون متمادی. خرافات وافسانه ها ساخته و پرداخته ذهن انسان است، وقتی دلیل علمی برای پدیده های طبیعی نمی یابند و یا شیادانی که از طریق ترویج خرافات و سوق دادن اذهان مردم به آن سو بدنبال منافع مالی ومادی خود هستند.
آخرین دقایق روی قله وبرگشت
نیم ساعت روی قله ماندیم. سپس در ساعت 3 عصر به سمت پائین راه افتادیم. بدنبال این بودیم که جهت اهتراز از مسیر رفت و فرار از سختی آن ،شاید مسیر دیگری پیدا شود که البته نشد.در نهایت از همان مسیر رفت به سمت پائین بر گشتیم . با دقت زیاد وبه آرامی و آهستگی تا مبادا خستگی زیاد ،کار دست ما بدهد و خدا ی ناکرده حادثه ایی اتفاق بیفتد.
به همین دلایل ،زمان برگشتمان نیز مشابه رفت 9 ساعت بطول انجامید .اگرچه هر ازچندگاه، چنددقیقه استراحت میکردیم ولی برای صرف نهار، وقت زیادی صرف نکردیم چون نه زمانش موجودبود( زیرا اگر به تاریکی هوا میخوردیم طی کردن گردنه ها وشیبها با آن وصفی که گذشت سخت میشد) ونه اینکه اصلا معده ما آمادگی برای پذیرش غذا داشت!.
جاذبه های دیدنی مسیر در شب مهتابی
در مسیر انتهایی یخچال ،بمدت دو ساعت از چراغ پیشانی استفاده کردیم .رویت قُرص نیم دایره ماه در آن شب مهتابی بر فراز قله شاخک هم در نوع خودش دیدنی و زیبا بود.بعداز ورود به پناهگاه سرچال و شُستن دست وصورت و خوردن کمی غذا که معده ما بشدت از پذیرش آن امتناع میکرد خوابیدیم .
ساعت 7 صبح 18 مرداد، بیدارباش بود. پس از خوردن صبحانه وآماده کردن کوله و …ساعت 8:30 به سمت قرارگاه کوهنوردی ونداربن حرکت کردیم.در راه چند برنامه فرهنگی توسط همنوردان اجرا شد .در نهایت، جلسه پایانی و انتقادات وپیشنهادات انجام و طبق معمول انتهای برنامه نیز با تهیه دوغ محلی ارگانیک همراه بود که محصول شیر بُز از دامداری مستقر در حاشیه پل چوبی رودخانه سردآبرود ونیز دوغ چکیده ونوشیدن آن دوغ سرد که دستی به آن نمک اضافه کرده بودیم جان تازه ایی به ما بخشید و بخشی از املاح از دست رفته بدنمان را جبران نمود .
اتمام این برنامه با خاطرات شیرینش
به لطف خدا این برنامه سنگین به خوبی وخوشی پایان یافت.برغم آسیب دیدگی کفشها و مزاحمتهای گاه وبیگاهی که نخهای محکم کننده کف کفش ، برایم پیش می آورد ونیاز به بستن و محکم کردن مجدد بود ولی میزان اسیب دیدگی از مقدار اولیه تجاوز ننمود. در انتهای مسیر برخی دوستان گرما زده تنی هم به آب سرد رودخانه سردآبرود حاشیه قرارگاه کوهنوردی ونداربن زدند ولی من جرات اینکار رو نداشتم!.
ساعت 2:30 عصر 18 مرداد پس از صرف کردن نهار (نیمرو با هندوانه) که به همت تدارکات تیم تهیه شده بود به سمت رشت راه افتادیم و ساعت 10 شب به مقصد رسیدیم .صعودی دلچسب ،خاطره انگیز،بیادماندنی و زیبا.جای همه همنوردانی که نبودند خالی .از زحمات مجریان و عوامل مدیریتی و سرپرستی و تدارکاتی باشگاه سپهر که این برنامه زیبا را رقم زدند صمیمانه تشکر وقدردانی میکنم….
خلاصه زمانبندی اجرای این برنامه
الف:رفت
ونداربن تا سرچال:8ساعت حدودا هفت و نیم کیلومتر
سرچال تا محل پناهگاه امریکایی ها (یخچال علمچال) دو ونیم ساعت
از محل پناهگاه امریکایی ها تا قله شانه کوه 2 ساعت
از شانه کوه تا قله تخت سلیمان چهار ونیم ساعت
ب:برگشت
9 ساعت
در مجموع 18 ساعت
مسافت رفت و برگشت از پناهگاه سرچال تا قله تخت سلیمان حدود 15 کیلومتر
تعدادی از عکسهای صعود به قله تخت سلیمان
پارس گیلدا
صعود به قله تخت سلیمان