فرار دلها:
همه از فرار مغزها حرف میزنند،از فرار سرمایه انسانی شاکی اند ،میگویند مملکت برای اینها هزینه کرده،اینها نخبه اند ،اینها بایدمملکت را بسازند!.
وقتی مغزها مهاجرت میکنند ظرفیت نخبگی کشور کاهش می یابد، تصمیم گیری و تصمیم سازی مملکت در آینده بدست افرادی با بهره هوشی پائین میفتد و روند توسعه کُند و مملکت از قافله پیشرفت عقب میماند،نتیجه این میشود که منابع مملکت هدر و هدم میشود وفقر و بدبختی عاید مردمانش و…
استدلال درستی ست ولی ….
چرا کسی از مهاجرت قلبها چیزی به زبان نمی آورد؟ایا اصلا کسی فکر میکند که قلبها هم هجرت میکنند؟.
اگر قلبها هجرت کنند چه میشود!.
قلبها اگر هجرت کنند عاطفه ها میمیرد ،دیگر کسی عاشق نمیشود،همه از عشق متنفر و گریزان میشوند،دیگر کسی شعر نمیگوید ،ساز نمیزند،نمی رقصد،آواز نمیخواند!.
چرا که دیگر دلی نیست!براستی با کدام دل؟.
قلبها اگر بروند!
قلبها اگر هجرت کنند دیگر کسی آتش جنگلها را خاموش نمیکند ،دیگر پدری(یا مادری) حاضر نیست بخاطر فرزندش با همسرش مدارا کند وزندگی را بفهمد و به کانون گرم خانواده و زندگی پایبند باشد.
قلبها اگر مهاجرت کنند،پدر و مادر فرزندشان را مثله میکنند وبه این کار خود افتخار میکنند یا فرزند والدینش را …!.
قلبها که مهاجرت کنند انسانیت میمیرد،جنگل میسوزد،دریا و رودخانه و تالاب خشک میشود،غبارها و ریزگردها می آیند تا انسانهای بی قلب را خاک برسر کنند.دود و ویروس ومیکرب می آید که انسانهای بی دل را خفه کند! براستی جسمی که قلبش سالهاست هجرت کرده ارزش زیستن دارد…!؟.
هر سال چندین هزار عاشق مهاجرت میکنند..
عاشقها که بروند ،دیگر هیچ چیز زیبا نخواهد بود..!.
این عاشقانندکه به خانه ها وشهرها زیبایی میبخشند،عاشقها که بروند خانه ها بی فروغ و زیبایی ها زشت و زشتها زیبا میشوند…!.
مغزها که مهاجرت میکنند یعنی انسانها رفته اند،
دلها که هجرت کنند یعنی انسانیت کوچ کرده است…!.
پارس گیلدا
فرار دلها