قانون و منطق:
احتمالا اکثر شما این لطیفه را شنیده اید وشاید در موردش فکر کرده اید. اینبار اما، از زاویه ایی دیگر آن را بخوانید و به استدلال نهفته در متنش تامل کنید:
دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت:
قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟
استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمی توانستم یک استاد باشم.
دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ،
اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول می کنم
در غیر اینصورت از شما می خواهم به من نمره کامل این درس را بدهید.
استاد قبول کرد و دانشجو پرسید: آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست،
منطقی است ولی قانونی نیست و نه قانونی است و نه منطقی؟
استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد
نمره کامل درس را به آن دانشجو بدهد.
بعد از مدتی استاد با بهترین شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید
و شاگردش بلافاصله جواب داد:
قربان شما ۶۳ سال دارید و با یک خانم ۳۵ ساله ازدواج کردید
که البته قانونی است ولی منطقی نیست.
همسر شما یک دوست – پسر ۲۵ ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست
و این حقیقت که شما به دوست – پسر همسرتان نمره کامل دادید
در صورتیکه باید آن درس را رد می شد نه قانونی است و نه منطقی !
اما سخن گاندی:
گاندی میگوید ما انسانها قانون را وضع میکنیم تا کنار هم راحت زندگی کنیم،اگر قانون منافی جان آدمهای بیگناه باشد دیگر کارآیی نداردبلکه جان انسانها در الویت است و قانون باید عوض شود.