طنزوسرگرمی

ماهی اوزون برون

 ماهي اوزون برون
لابد شنيده ايد كه ماهي ازون برون وصد البته خاويارش يكي از گرانقيمت ترين وباارزشمندترين ولذيذترين خوراكيهاي دريايي حلال است كه قبل از دهه شصت لااقل در مملكت ما حرام بوده ولذا گوشت وخاويارش به دليل عدم مصرف در داخل به خارج صادر ميشده است……!
موضوع حرام بودنش هم به همان جريان حرام بودن گوشت ماهي هاي بدون فلس برميگردد و چون بدن اين ماهي لذيذ گوشت گران خاويار ، فاقد فلس بوده مشمول اين قاعده گرديده بود…در اواخر دهه شصت يكي از آقايان مسئولين وقت طي نامه ايي اعلام نمود كه در ناحيه گوش اين ماهي يكعدد فلس يافت شده است وبه استناد آن نامه توانست مجوز حلال بودنش را اخذ نمايد..!تا آن تاريخ اگر قيمت اين ماهي گران بود وتهيه آن براي هر كس مقدور نبود بعد از آن ، وضع خيلي سختتر شد وخاويارش هم كلاً ناياب گرديد….!
تازه جالبتر اينكه از ماهيهاي هم خانواده با اين ماهي ،نظير اسپيلي وستيرا و سگ ماهي و…كه درگذشته ها در زمان ماهيگيري ،وقتي به قلابمان گير ميكردند وبالا ميكشيديم ،جلوي سگها مي انداختيم حاضر به خوردنش نميشدند (وبه همين لحاظ به سگ ماهي مشهور شده بودند )همگي وجملگي ويكجا داراي ارج وقُرب وقدرو قيمت فراوان شدند ومنزلت ويژه ايي در بين ماهي وصد البته آدميان پيدا كردند..!در ميدان ماهي فروشان سر اين نوع ماهي ها را از تنشان جدا وگوشت آنها را به جاي گوشت ماهي اوزون برون با قيمت گزاف به خلق الله ماهي نشناس غالب ميكردند و البته كماكان نيز…!
ماهي اوزون برون
يادم هست در آن ايام طنز جالبي سر زبانها افتاده بود…
ميگفتند يك بنده خدايي فوت كرده بود ونتيجه بررسي كارنامه اعمال دنيوي اش اين شده بود كه بايد برود جهنم.همينكه وارد جهنم شد مشاهده كرد كه گروهي در حال دويدن هستند پرسيد اينجا چه خبر هست چرا شما ميدويد؟ يكي از انها گفت ما در آن دنيا ماهي اوزون برون خورده بوديم كه حرام بود وبواسطه آن عمل ما را به جهنم فرستادند !.حالا كه اين ماهي حلال شده وضعيت ما نيز تغيير كرده ومارا روانه بهشت كردند…!كمي جلوتر رفت مشاهده كرد كه گروهي روي استارت نشستند! سوال كرد چي شده اينجا چه خبره ؟يكي از انها گفت :  ما در آن دنيا ماهي اوزون برون رو همراه با….(اسمشو نبر!!) خورده بوديم ،ماهي حلال شد ،متنظريم كه ….(اسمشو نبر!!)هم حلال اعلام بشه تا ماهم تغيیر وضعيت بدهيم و برويم بهشت….!
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند…!
ماهی اوزون برون
پارس گیلدا
نظرات شما در ذیل همین صفحه
نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل ، پدر و پدربزرگ ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا