نقش مهم:
میگویند مدیر اجرایی یک شرکت معتبر و معروف به همراه همسرش در اتوبان در حال رانندگی بود که متوجه شد بنزین ماشینش به اتمام رسیده است.بنابراین در اولین انحرافی به سمت پمپ بنزین پیچید و در کنار تنها پمپ موجود در آن محل توقف کرد و به متصدی مربوطه گفت که باک ماشین را پر کند.
در این اثنا او از ماشین پیاده شد و کمی دورتر به قدم زدن پرداخت.به هنگام برگشت متوجه شد که همسرش گرم گفتگو با متصدی پمپ بنزین است .پول بنزین را حساب کرد و حرکت کرد.
در این حین همسرش برای متصدی پمپ بنزین دستی تکان داد و با او خداحافظی کرد.مرد با ناراحتی پرسید ایا این کارگر را میشناسی ؟.
همسر گفت بله او در دروه دبیرستان همکلاسی من بوده و یکسال نیز با هم نامزد بوده ایم.!
مرد گفت شانس آوردی که همسر من شدی وگرنه الان همسر کارگر این پمپ بنزین بودی!
زن گفت نه عزیزم در آن صورت او مدیر موفق شرکت ما بود وتو کارگر پمپ بنزین!.
نظام آفرینش اگر در موجودی قدرت بدنی فراوانی اعطا کرده بر پایه اعتقادمان به اصل عدالت حتما در نهاد دیگری استعداد دیگری مثل هوش به ودیعه نهاده است.در این شک نکنید.
نقش مهم