حتی زیباترین کتابها نیز شاید آدمها را تغییر ندهد، نهایت هنر یک کتاب این است که در نویسنده اش تغییر ایجاد کند..!
مسیح درشقایق، اثر: کریستین بوبن
شاد برای خیلی ها این سوال پیش بیاید که چرا برخی با اینهمه مطالعه کتاب نمیتوانند در محیط اطراف خود و جامعه ایی که در آن زندگی میکنند تاثیرگذار باشند.ایا این ناشی از بی اثربودن مطالعه و کارآمد نبودنش در ایجاد تغییرات است یا دلایل دیگری دارد؟.
واقعیت قضیه این است که مطالعه و تداوم واستمرار آن وتبدیل کردنش به یک عادت روزمره زندگی ،تاثیرات شگرفی بر روحیه ورفتار خواننده خواهد گذاشت و در این مسئله شکش نیست.ولی اگر انتظار این است که این تاثیرات در کوتاه مدت به اطرافیان و جامعه برگردد البته انجام خواهد شد ولی میزان تاثیرگذاری به عوامل زیادی بستگی پیدا میکند که آمادگی جامعه از مهمترین آنهاست.گاهی این آمادگی بحدی ست که تاثیرات ملموس بوده و برخی اوقات نیز به اندازه ایی ست که محتاج زمان است.
اگرچه امروزه پیدایش انواع رسانه ها و سرگرم شدن مردم به آنها فرصت مطالعه را از مردمان سلب کرده است ولی در نظر گرفتن یک برنامه محدود در روز جهت مطالعه و افزایش سیستماتیک تجارب و ارتقا آگاهیها، کمک شایانی به ارتقاء سطح فرهنگی و اطلاعات عمومی افراد کرده واگرهم در اطرافیان تاثیر نگذارد در خود شخص تاثیر گذار بوده و عوایدش غیر مستقیم به جامعه هم میرسد ودر رشد واعتلای تدریجی فرهنگ جامعه تاثیرگذار است.
نهایت هنر یک کتاب