وداع با خزان:
در این روزهای بیداد که بیدادگر طبیعت، باد خزان را بر شاخه و شاخساران وزانیده و چهره ملَوَن درختان را به رنگ بیرنگی مُنقش کرده و از بار برگهای طلایی راست قامتان زمین و زمان ،فرش قرمز برای زمستان گسترانیده،طبیعت و طبیعت گردی ،راز و رمز زندگی را بر اهالی دل ودیده و نظربازان معرفت هویدا میسازد.پائیز فصل رنگ و سکوت و زیبایی میرود تا جایش را به زمستانی سپید وسرد و تک رنگ بدهد.
بی دلیل نیست که بتهون یکی از زیباترین سمفونی های خود را با الهام از ملودی روح نواز خِش خِش برگهای خزان، ساخته و آناهیتا آن الهه و بانوی آب و آئینه به تماشای وداع محزون برگهای طلاگونه خزان دیده در اوج دلدادگی بر رخساره آب نشسته است.پائیز فصل رنگ و سکوت و معناست.رنگ عشق و معرفت و خداست.پائیز فصل حساب و شمارش جوجه ها فصل نگاه به گذشته و تدبیر برای آینده است.











روزگارتان بی محنت
پارس گیلدا
وداع با خزان
بسیار عالی و دلنشین
ارادتمندیم قربان.خیلی لطف کردید.