پناهگاه سرچال:

صعود به این پناهگاه برنامه ریزی شده بود جهت کسب آمادگی ما برای صعود به قله دماوند غربی.

صعوددراواخر تیر نودوهفت انجام شد.

پناهگاه سرچال
پناهگاه سرچال به فاصله ۳۷۰۰متری سطح دریا واقع شده است.مدت زمان طی مسیر از قرارگاه کوهنوردی ونداربن تا این پناهگاه بستگی دارد به گام کوهنوردان،وزن کوله آنهاو… که معمولا بین چهار تا هشت ساعت متغیر است.
از این پناهگاه جهت صعود به قله های تخت سلیمان،علم کوه،گرده آلمانها،سیاکمان،رستم نیش و…که جملگی از قلل منطقه علم کوه هستند،استفاده میشود.

پس از ورود به قرارگاه کوهنوردی ونداربن و صرف نهار، کوله پشتی را تنظیم کرده و بر پشت نهادیم واز پاکوبی مشخص به قصد پناهگاه سرچال راه افتادیم.
ابتدا مسیر،جاده ایی نیسان رو و سپس عبور از پلی که روی رود زیبا و زلال خروشانی بسته شده بود عبور کرده وچندی پیمایش در کنار رودخانه زیبا داشتیم.کم کم با رودخانه ای که اکنون دیگر به سرچشمه خود متشکل از دو چشمه زیبا که از دل کوهی با دیواره بزرگ ،فراتر از محدوده دید لنز دوربینم میجوشیدند فاصله گرفتیم.

سنگ کشتی یا کشتی سنگ
حدود دو ساعت بعدازحرکت ،به منطقه ایی رسیدیم موسوم به سنگ کشتی.
سنگی عظیم شبیه کشتی در بستر دره ایی که در چتدمتری آن چشمه ایی کوچک به قطرتقریبی یک دوم میجوشید.
در آن عصر گرم و آفتابی،وبه قصد تجدید قوا ونوشیدن آب و تنقلات ،لختی در سایه آن سنگ استراحت کردیم. دوستان به گرفتن عکس و احیانا فیلم مشغول گشتند.!

از شکل سایش سنگها و فرسایش مسیر میتوان حدس زد که شاید این منطقه در ازمنه دور،بستر رودی بوده است. احیانا بعدها در اثر تغییراقلیم و شاید زلزله و….سرچشمه و سرمنشا تغذیه رودخانه،خشک ویا تغییر مسیرداده است وآب ورودخانه راه دیگردر پیش گرفته وبرای این مسیر تنها همان چشمه کوچک باقیمانده است.!

بعدازآن استراحت کوتاه،مجددا راه افتادیم.تقریبا دو ساعت بعد،پس از درنوردیدن شیبی تند ،نشانه های شیروانی پناهگاه سرچال هویدا شد و چراغی که بعدا فهمیدیم که نورش با سلول خورشیدی نصب شده روی بام پناهگاه تامین میشود سوسو میزد!.

بعداز ورود به پناهگاه تعدادی در اتاقهای پناهگاه مستقر شدیم . بقیه با توجه به تکمیل ظرفیت در بیرون چادر زدند بعداز صرف شام به استراحت پرداختیم.
شب مانی در پناهگاه سرچال
خوابیدن در ارتفاع سختیهای مربوط به خودش را دارد. تنفس به سختی انجام میشود که میتواند موجب بدخوابی که تاثیر مستقیم در صعود روزبعددارد را داشته باشد.

شب را در آن پناهگاه استراحت کردیم که اتفاقا میزبان تعداد زیادی کوهنورد منجمله کوهنوردانی از رومانی ،اطریش و…هم بود.صبح پس از صرف صبحانه و بستن کوله پشتی و گرفتن عکسهای یادگاری در حالیکه هنوز تلالوی انوار گرمی بخش خورشید به داخل محوطه پناهگاه نتابیده بود راه افتادیم.بااحتیاط محوله پوشیده از برف یخزده پناهگاه را در فضایی سرد و یخی طی کرده وبه سمت ونداربن حرکت نمودیم.

به هنگام ورود به جاده نیسان رو، یکی از همنوردان پس از مذاکره با تعدادی از هموطنان دامدار که ماستهای خود را کیسه و برای کارخانه تهیه دوغ میفرستادند مذاکره کرد.بدین ترتیب نظرشان را جلب نمود که مقداری از ماست را همانجا با آب سرد زلال رودخانه برایمان با دستگاهی که داشتند به دوغ تبدیل کنند. که خوشبختانه چنین نیز شد و در آن دمادم گرمی ظهر تابستان، آن دوغ ناب بکر خالص ارگانیک چه نیرو و توان مضاعفی به ما بخشید تا بلکه با خاطره ایی خوش این صعود را به اتمام رسانیده و آماده صعود به دماوند غربی گردیم.
پناهگاه سرچال
جای همه دوستانی که نبودند خالی…