گل و خار:
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
سعدی

بنشیند بر گل هرزه گیاهی، گاهی!
در عشق کسی پای ندارد جز من،
در شوره کسی تخم نکارد جز من،
با دشمن و با دوست بدت میگویم،
تا هیچ کست دوست ندارد جز من!
عنصری بلخی
گل و خار