حکایت همچنان باقیست:
“ابن هرمه” به نزد منصور(خلیفه عباسی) آمد،
منصور وی را عزیز داشت و تکریم کرد
و پرسید؛ چیزی از من بخواه!
گفت؛ به کارگزارت در مدینه بنویس که
هر گاه مرا مست گرفتند، مرا حد نزنند!
منصور گفت؛ “ابطال حدود” را راهی نیست،
چیز دیگری بخواه و اصرار کرد.
اما ابن هرمه بیشتر اصرار کرد!
سرانجام منصور گفت به کارگزار مدینه بنویسند؛
هر گاه “ابن هرمه” را مست نزد تو آورند،
وی را هشتاد تازیانه زن،
و آورنده اش را صد تازیانه!!
از آن پس ابن هرمه مست در کوچه ها میرفت
و کسی معترضش نمی شد!
این حکایت آشنای جامعه ماست.اگر قرار باشد عدالت به معنای صحیح کلمه حاکم نباشد ورابطه و رانت جایگزین قوانین وضوابط گرد،د سنگ روی سنگ بند نمیشود.نهادهای نظارتی،مطبوعات، رسانه های مستقل وآزاد،شخصیتهای حقوقی وحقیقی،اِن جی او ها و….بطورکلی هر کسی در هر مقام ومنزلت وجایگاهی که دارد باید حافظ قانون باشد.در صورت مشاهده هر گونه تخلف باید به نهادهای نظارتی ذیربط گزارش کند.چنانچه قرار باشد با کسیکه تخلف را دیده و گزارش کرده و متهم اینگونه که در بالا گفته شد عمل شود واقعا دیگر چه انتظاری میتوان داشت!ایا امیدی میتوان به بهبود اوضاع و یا انتظار احساس مسئولیت از کسی داشت؟.
حکایت همچنان باقیست
داستان قشنگی بود اما سند داستانتون کو
منم میتونم از خودن داستان درست کنم و رو سایت بارگذاری کنم و اما امیدوارم شاهد چنین مسئله ای در کشور نباشیم
درود بر شما.ممنون از اینکه سوال کردید.شرح مفصلش در سایتی که در زیر معرفی میکنم آمده است:
https://www.cgie.org.ir/fa/article/226103/%D8%A7%D8%A8%D9%86-%D9%87%D8%B1%D9%85%D9%87