در رثا و در رسای درخت:
اگر در زندگی روزمره خود آسیبی ولو جزئی متوجه یکی از اجزای بدنتان شده باشد آسایش و آرامشتان تحت الشعاع درد و آلام آن ضایعه قرار میگیرد.مهم نیست عمق و بزرگی ضایعه چه اندازه باشد.اگرچه هرچقدر زخم عمیقتر و وسیعتر باشد تحمل درد نیز سخت تر و جانکاه تر است ولی طبیعت انسان بگونه ایی ست که اصولا تاب تحمل هیچ دردی به هر مقدار را ندارد و ای بسا با مداوا و طبیب و استراحت بلکه این دوران را بگذراند.
بنظرم در بین همه موجودات زنده،انسان نازک نارنجی ترین آنهاست.می گوئید نه کافی ست به این درخت دقیق شوید.اگر در یک برنامه کوهپیمایی یا طبیعت گردی فقط در حد جراحت سطحی یکی از ناخن های انگشت پایتان آسیب ببینید آن روز و آن پیمایش بر شما تلخ و سخت خواهد گذشت.از مصادیق قویتر مثال نمی زنم که ممکن است کار به امداد ونجات و ….هم بکشد ولی به پیکر این درخت یعنی این موجود زنده دقت کنید.

اگر پیکر این موجود زنده را با پیکر موجود زنده دیگر یعنی انسان مقایسه کنیم گویی دست طبیعت تمامی امعاء و احشاء آنرا تخلیه کرده و مسئولیت زنده نگه داشتن کل پیکر این درخت کهنسال با تمامی شاخه ها و برگ هایش برعهده بخشی از پوسته آن است.
تازه،گاهی هم مورد عنایت مدعیان طبیعت گردی و کوهنوردی واقع میشود که با روشن کردن اجاق و آتش در حریم بدنش،ضمن خوردن و آشامیدن و مثلا استراحت ، بقایای فرهنگ خود را برجای گذاشته و صحنه را ترک میکنند.
اصلا شاید هم ترومایی که متوجه این درختان سرد و گرم چشیده شده ناشی از دستان و ذهن و افکار انسانهایی باشد که بدون آنکه واقف باشند از مولتی ترومای فرهنگی مزمنی رنج می برند.
در رثا و در رسای درخت
کندن بدنه درختان جهت نوشتن متون یادگاری،تخلیه بدنه درختان آسیب دیده جهت روشن کردن آتش و استراحت و موارد مشابه فراوان دیگر، تنها مشتی ست نمونه خروار از بی مهری های انسان یعنی آخرین فرزند طبیعت به درخت یعنی نیاکان خود!.
قدمت درخت و تاریخ پیدایششان حدودا۱۵۰۰ تا ۱۶۰۰ برابر قدمت انسان بر این کره خاکی ست.بنوعی میتوان ادعا نمود که درختان اجداد ما هستند واگر نبود این محبت ژنتیکی اجداد و نیاکان ما به نوادگان خود،شاید با قهر این مفیدترین و مقاومترین موجودات روی زمین که نقش ریه سایر موجودات را دارند،اثری از ما یعنی آخرین دردانه پرمدعای طبیعت خراب کن در این کره خاکی نبود.
با این روند متاسفانه آن روز دور نیست که کاسه صبر طبیعت از سرکشی های آخرین فرزندش لبریز و او را از خانه زمین به ناکجاآبادی در کائنات پرتاب کند و طومار زندگیش را برای همیشه بپیچد!.
در رثا و در رسای درخت