زمین
زمین
این عکس را بزرگنمایی کرده و بار دیگر به نقطه کوچک روی آن دقیق شوید.این جا زمین است.همانجایی که رو آن متولد میشویم ،زندگی میکنیم و میمیریم و در خاکش دفن میشویم.همینجا بازی میکنیم،درس میخوانیم،می رقصیم،میجنگیم،کشورگشایی میکنیم،بمب میسازیم ،بیمارستان ودوا ودکتر ومهندس و رفته گر و همه همه وهمه در همین نقطه متمرکزند.براستی در مقیاس زندگی ما یک نقطه ریز چه ارزشی دارد که اینهمه برای ما مهم باشد؟.در مقیاس کهکشان راه شیری، زمین همان مقدار ارزش دارد که یک ذره ریز نقطه مانند، در زیر پایمان…!
ویل دورانت در کتاب درسهای تاریخ میگوید از تمامی عمر بشر روی کره زمین تنها 228سال صلح برقرار بوده ودر بقیه دوران بین انسانها جنگ بوده است.(نقل به مضمون).وقتی این نقطه ریز کوچک را از دور میبنیم وبه خُردی وکوچکی زمین و همه موجوداتش می اندیشیم خواهیم یافت که انسان و آمال و آرزوهای او در قبال جهان و عظمتش حقیری بیش نیست.انسانها برغم همه کبکبه و دبدبه و کلاس اشرف مخلوقاتی که برای خود میگذارند در عمل موجودات نادان و ره گم کرده هایی هستند که حاضر به تسلیم در قبال عظمت این جهان و بزرگیش نبوده وقانع به محدوده خود نیستند.اختلافات و نزاع های فرقه ایی وایده ئولوژیک و تسویه حسابهای خُرد و کلان و ….جملگی ناشی از کوته نظری ها در نهایت حیات زمین را تهدید و نسل بشر را به انقراض سوق خواهد داد.این قانون طبیعت است که گونه های سرکش را سر جای خود بنشاند.