گزارشات طبیعت گردی و کوهنوردی

صدای تیشه فرهاد

بیستون،نماد ماندگارعشق شیرین وتیشه فرهاد وآئینه ایران باستان

صدای تیشه فرهاد:

به خسرو خبر میرسد مردی سنگ شکن، ژولیده وشوریده حال وپریشان احوال ،عاشق شیرین شده است .شیرین، زن زیباروی خسرو پرویز پادشاه قدرتمند ساسانی شدیدا مورد علاقه شاه است .خسرو از شنیدن این خبر عصبانی میشود.ایا او این سنگ شکن عاشق پیشه را به سزای عشق شیرین خواهد کشت ؟.ولی کی وکجا عاشق را میکشند؟.سزای عشق یعنی دوست داشتن که کشتن نیست. این در سِلک وسیرت کسری نیست.چرا که فرهاد،عاشق شده و جرمی مرتکب نشده است.عاشق را مادام که مرتکب جرم نشود نمیکشند.

ستبر وزیبا وسربلند:یارب اندر دل آن خسرو شیرین انداز،که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
محوطه بیستون وطبیعت زیبای دوم فروردین1401: مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم،جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکُش فریاد.

فکری به ذهن پادشاه میرسد .فرهاد را فرا میخواند و کاری نشدنی را به او محول میکند تا بلکه او بدلیل استیصال از انجام شرط خسرو،دست از این عشق شیرین بردارد.به او میگوید شرط موافقتم با این وصال، تراشیدن سنگهای کوه بیستون و کشیدن نقش شیرین بر آنهاست.فرهاد سنگ شکن ، شرط را پذیرفته و تیشه به دست عازم بیستون میشود.

صدای تیشه فرهاد

فرهاد پیکر تراش در بیستون،روزها و بلکه سالها بر دیواره بی جان و بیروح سنگهای سرد وسخت بیستون تیشه میکوبد . چنان محکم وبا عشق میکوبد که صدای تیشه های او فرسنگهای آنطرفتر به گوش خسرو و بلکه عشق شیرینش میرسد.

این بخش از دیواره به فرهاد شکن معروف است.گفتنی ست که قاب بگونه ایی تراشیده شده که مقداری تورفتگی داشته باشد بطوریکه از گزند سایش ناشی ازتماس برف وباران در امان باشد.ضمنا شیار ایجاد شده در بالای قاب نیز جهت جلوگیری از ریزش آب روی کتیبه و نقش ونگار و  هدایت آب به طرفین  جهت ممانعت از تخریب آن است.

خسرو چون شرط را در حال باختن و شیرین را در خطر از دست دادن میبیند به حیله متوسل شده وتوسط قاصدی به فرهاد خبر میدهد که شیرین مرده است.تا بلکه با این تدبیر از شر این سنگ تراش عاشق، خلاص شود.
نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
که خیال رخش از خاطر فرهاد رود.

فرهاد و عشق مضاعفش به شیرین

منبعد دیگر جسم شیرین نبود که به فرهاد شوق تراشیدن نقش او بر دیواره بیستون دهد. بلکه این عشق شیرین بود که هر لحظه بیشتر و بیشتر از گذشته میشد و فرهاد را به ادامه تلاش و اتمام این پیکرتراشی مصر و مصممتر از گذشته میکرد.تا آنکه سرانجام خود در آتش این عشق بی سرانجام سوخت و ناکام ماند .نظامی گنجوی در منظومه وزین خسرو و شیرین وبعد از او وحشی بافقی در منظومه ناتمام فرهاد وشیرین این قصه را به شیرینی روایت کرده اند.امروزه یاد او و عشقش بعد از سپری شدن روزها و سالها ، هنوز در دل سنگهای ستبر کوه سر به فلک کشیده بیستون و نیز در ژرفای دل وجان مردمان ایران زمین و فارسی زبانان، ماندگار مانده است.
این بیت هم منتسب به حزین لاهیجی ست . داستان اولین شب خاموشی فرهاد را چقدر زیبا وظریف وجامع شرح داده است:
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید بخواب شیرین فرهاد رفته باشد.!

از کتیبه های بیستون

اما آنچه که نظامی گنجوی در منظومه خسرو و شیرین ونیز وحشی بافقی از این عشق فرهاد وشیرین گفته اند برخاسته از تخیل آنها بوده و افسانه ایی بیش نیست.مشاهدات و تحقیقات باستان شناسی میگوید داستان سنگ تراشیهای دیواره بیستون چیز دیگریست.

واقعیت سنگ تراشیهای کوه بیستون

بیستون به زبان پهلوی بهیستان و سپس بهیستون و در سده های نخست اسلام بهستون وامروزه بیستون خوانده میشود.این واژه هیچ قرابتی با واژه بی ستون(یعنی بنای بدون ستون)که برخی در محاوره عامیانه از آن استفاده میکنند ندارد.

غار بیستون.سوراخهایی جهت جاسازی گُوَه ها برای نصب داربست

بیستون کوهی ست راست قامت و ستبر و سنگی در مسیر جاده همدان به کرمانشاه، بعبارتی هکمتانه( پایتخت حکومت هخامنشی)به تیسفون( واقع در عراق فعلی، پایتخت حکومت اشکانی و ساسانی).این کوه خوش قامت، دیواره عظیمی دارد که شاهان حکومت هخامنشی مناسب دانستند به سبک و سیاق آن روز نقش و نگارهای فتوحات و پیروزیهای خود را توسط سنگ تراشان و حجاران زبردست بر آن حکاکی کنند. کما اینکه در بخشهای دیگری از دیواره همین کوه ، سنگ نوشته ها و یا نقش و نگارهای دیگری نقش بسته که هریک حاوی وحامل پیامی ست و تائید مطلب بالاست.

قرار دادن سفره هفت سین زیر درخت پرشکوفه در محوطه مجموعه بیستون.از ابتکارات دست اندرکاران مجموعه

دیوارتراشی به انگیزه حکاکی وقایع و شرح فتوحات و کتیبه ها

این دیواره تراشی ها بنا به تخمین باستانشناسان برای چنین کاری بوده که برخی به اتمام رسیده و بعضی بدلایلی نامعلوم ناتمام رها شده است.یک دلیلش میتواند ناشی از پایان یافتن حکومت هخامنشیان یا حکومتهای بعد از آن باشد.تراشیدن سنگ و ایجاد تورفتگی و نیز در نظر گرفتن یک شیار بر بالای قاب، از شگردهای حجاران واستادکاران بوده که بمنظور حفظ کتیبه از عوارض ناشی از بارش برف و باران بکار گرفته شده است.

و باران… بقول شاعر:به بیستون که رسیدم گرفت بارانی،اگر غلط نکنم اشک چشم فرهاد است

مشاهده سوراخهای مدور در دیواره  کوه ، مبین استفاده از گُوَه جهت نصب داربست چوبی بمنظور استقرار کارگران و استادکاران حجار در ارتفاع جهت تسلط بر کار و پیشبرد امر حجاری بوده است.نیز حدس زده میشود پلکان سنگ تراش دامنه کوه برای هدایت استادکاران به محل کتیبه جهت انجام کار بوده که معمولا بعد از اتمام کار بمنظور جلوگیری از تخریب اثر توسط دشمنان، این پلکانها برچیده میشدند.

مجسمه هرکول

یکی دیگر از آثار دیدنی این مجموعه ،مجسمه موسوم به هرکول قهرمان افسانه ایی یونان است که بر سکویی بطول دو متر و اندی  به پهلوی چپ بصورت نیم خیز آرمیده و در دست چپ پیاله ایی دارد.این مجسمه در سال 1337 ودر حین عملیات راه سازی جاده همدان به کرمانشاه واستخراج سنگ توسط پیمانکار مربوطه کشف شد ولی در حین تخلیه اطراف مجسمه از خاک، سرش شکسته واز پیکر جدا شد.به همین دلیل سر این مجسمه دو بار دزدیده شد که هر دو بار کشف شد.بار دوم در سال 1370 بود که از آن پس به موزه میراث فرهنگی ایران منتقل و سر دیگری با مشخصاتی مشابه سر اصلی از سنگ ساخته و روی مجسمه نصب گردیده است.همچنین بنا به گفته بعضی از اهالی برخی از اندام عریان مجسمه نیز تخریب شده است.انچه که اکنون از این مجسمه برجای مانده شبیه چیزی ست که در عکس مشهود است.طول این مجسمه 147 سانتی متر است.در قسمت عقب مجسمه کتیبه ونوشته هایی به زبان یونان باستان روی سنگ نقش بسته است.که مشخصترین آن درخت زیتون است که نماد صلح ونیز تیردان و کمان و گرز مخروطی شکلی که نماد قدرت ومبارزه با دشمن تلقی میگردد.این مجسمه اواسط سلطنت مهرداد  اول از پادشاهان اشکانی ساخته شد.همچنین در زیر تنه هرکول نقش شیری دیده میشود که طول آن از سر تا دم 2 متر است.
همان توضیحات عکس بالا
از جلوه های محوطه شاید بنوعی عشق شیرین و فرهاد

بیستون یک اثر ملی و بین المللی

این اثر در سال 1310 ثبت ملی شد ودر سال 2006 میلادی توسط یونسکو بعنوان یک اثر تاریخی جهانی ثبت گردید.مجموعه تاریخی بیستون بدون شک یکی از ارزشمندترین مجموعه های تاریخی ایران و جهان است.با رمز گشایی ار سنگ نوشته ها وکتیبه های این اثر در واقع تاریخ تمدن بشررمزگشایی شده و میشود.باید اذعان نمود زحمات نظامی گنجوی و وحشی بافقی  ونیز الهامی که بعدها شاعران و اُدبا وبطور کلی مردم ایران وفارسی زبانان از داستان فرهاد وشیرین و تمثیل ومثلهای این منظومه ها گرفتند سبب شد که مجموعه علاوه بر جایگاه تاریخی ، در فرهنگ ایرانیان وفارسی زبانان نیز جا باز کند وبه همین میزان بر معروفیت و محبوبیت و مقولیت آن اضافه شود.

به پایان آمد این دفتر ولیکن حکایت همچنان باقیست

پارس گیلدا

صدای تیشه فرهاد

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا