عشق یعنی بند کوله روی دوش
عشق یعنی بند کوله روی دوش ،هم مسیر با صد نفر اما خموش
عشق یعنی بندکوله روی دوش:
عشق یعنی بند کوله روی دوش
هم مسیر با صد نفر اما خموش.
عشق یعنی پا درون جوی آب
عشق یعنی صبح جمعه ترک خواب.
عشق یعنی پای تاول کفش تنگ
عشق یعنی تکیه بر یک روی سنگ.
عشق یعنی همنوردی با کویر
عشق یعنی نغمه خوانی در مسیر.
عشق یعنی غار دره کوه رود
همصدا با همنوردان هم سرود.
شعر:؟
عشق یعنی بندکوله روی دوش
عکس:زمستان ۹۴،ارتفاعات رستم آباد(گیلان،رودبار)
برخی میگویند عشق یعنی علاقه شدید قلبی!نمیدانم این جمله که عشق از حروف اولشان ساخته شده است تا چند اندازه ،عشق را تبیین مینماید ولی قطعا بی تاثیر نیست.هر کس بطور عمیق کاری را که انجام میدهد دوست داشته باشد یا شخصی که در نظرش جلوه میکند علاقه داشته باشد میتواند بُعدی از ابعاد عشق را تجربه نموده باشد.عُرفا برای آن مراتبی ذکر کرده اند شاید و صرفا برای اینکه عشق را مبری از نیاز کرده تا عشقی بماند که بدور از هوس و نیاز باشدیعنی عشق بی دلیل.عشق بی دلیل یعنی دوست داشتن کاری یا کسی یا چیزی بدون اینکه نیازی به او باشد از عشق واژه ایی مقدس میسازد .فکر کنم علاقه به ورزش کوهنوردی که در آن نه مقام مطرح است نه مدال و جایزه و در عین حال انجام آن ریسک فراوانی به همراه دارد میتواند تعریفی هرچند کوچک از عشق باشد.
زیبا بود