گزارشات طبیعت گردی و کوهنوردی

قله بغروداغ تالش

گزارش صعود به قله بَغروداغ اردیبهشت 1401

قله بغروداغ تالش:

پدرم مى‌گوید ؛ کتاب …
مادرم مى‌گوید ؛ دعا …
و من خوب مى‌دانم !
که زیباترین تعریف خدا را ،
فقط مى‌توان از زبانِ کوهستان شنید …

آشنایی کلی با منطقه و قله

وقتی نام منطقه تالش به گوش ما میخورد بلافاصله مردانی با صلابت و زنانی سختکوش و مراتع سرسبز وخرم ودامداری وگله ورمه و موسیقی فورکلور با نوای نی مخصوص در ذهن ما تداعی میشود.منطقه تالش محل تشکیل یکی از قدیمی ترین  تمدنهای ایرانی و سکونت قوم تالشان یا کادوسان است. اقلیم این منطقه، ملایم و دارای دشتها و دامنه ها  و مراتع سرسبز است.دامداری و برنجکاری از شغلهای اصلی و اصیل مردمان منطقه است.مردمانی سختکوش و اصیل که ریشه در خاک دارند و سر بر آسمان.کوههای تالش از زمره رشته کوههای البرز هستند که بخش شمال غربی البرز را تشکیل میدهند.این کوهها در شرق آذربایجان با جهتی شمالی جنوبی تا دره سپید رود ادامه دارند.

این رشته کوه دارای تعدادی قله بالاتر از سه هزار متر هست که بَغروداغ یکی از آنها و بلندترینشان است.ارتفاع این قله را 3227 متر از سطح دریا ذکر کرده اند.(در مدارک و سایتهای مختلف این مقدار کمی بالا پائین دارد.آنچه که شخصا با جی پی س  مشاهده کردم 3212 متر است.).طول جغرافیایی آن 48 درجه و 35 دقیقه و 7 ثانیه شرقی وعرض جغرافیایی اش 37درجه و 56 دقیقه و 19 ثانیه شمالی ست.نزدیکترین روستا به این قله ، روستای ییلاقی قره چمن میباشد.در دامنه های غربی این قله، دریاچه زیبای نئور اردبیل قرار دارد. در صورت تمایل جهت آشنایی با آن میتوانید اینجا را کلیک نمائید.دامنه های شرقی این قله دارای مراتع سرسبز و چشمه های جوشان وآبگیرها و آبشارهای فراوانی ست.

وجه تسمیه بَغروداغ

واژه بَغروداغ را که برخی باغروداغ و یا باکرو داغ هم میگویند به چند مفهوم تعببیر نموده اند . از بین همه آنها مفهومی را بر گزیده ام که شرحش متعاقبا می آید.بَغ در پارسی باستان و در اوستا به مفهوم ایزد یا خدا یا دادار  است و در اوستا به اهورامزدا اتلاق میگردد.در پیشوند برخی اسامی مانند بغداد نیز به همین منظور بکار گرفته شده است.برخی روایات محلی حکایت از اقامت پیروان آئین زرتشتی در آن نواحی در گذشته های دور دارد.

به همین دلیل بالا، برداشت فوق از وجه تسمیه بَغروداغ به واقعیت مقرونتر است اگرچه نمیتوان با قاطعیت نظر داد.واژه”رو” که بعد از بَغ آمده به مفهوم جا و مکان و “داغ” یعنی کوه.بدین ترتیب بَغروداغ در واقع  واژه ای ست ترکیبی که اشاره به جایی از کوه میکند که محل حضور اهورامزدا یاخداست.احتمالا منظور همان قله باشد که در نزد باستانیان بعنوان بلندترین نقطه زمین و محلی نزدیک به خدا (آسمان)همواره مقدس بوده است.آنان بمنظور سریعتر رسانیدن دعاها و نیایشهایشان بدرگاه الهی همواره از آن نقطه ، خدا را عبادت میکردند.وجود برخی سازه های سنتی  در برخی قلل ایران و بقایای برخی سازه های دیگر نشان از عبادتگاهی ست که در قدیم به همین منظور روی قلل احداث میکرده اند تا از آن، بعنوان پرستشگاه یا خانه خدا  استفاده بکنند.

گزارش برنامه

این صعود، مورخ سی اردیبهشت 1401 وساعت  4:20 صبح از رشت ، در معیت همنوردان باشگاه کوهنوردی البرز انجام شد.سفر به تالش وارتفاعات آن ،مخصوصا در ماه اردیبهشت و شوق دیدن دامنه های سبز وخرم و دشتهای شقایق گردن افراشته قرمزش ،گلهای بابونه،مینا و استشمام عطر دلنواز سیر و پیاز کوهی و…موجب شد که تعداد32نفر از همنوردان ،در این روز از خواب خوش بهاری  چشم پوشی کنند. سختی و صعوبت بیخوابی را به شوق این صعود ودیدن جاذبه های منحصربفردش به جان بخرند.

ساعت6:30صبح وارد تالش شدیم .سپس بلافاصله سوار دو دستگاه خودروی نیسان روباز شدیم و در ساعت6:50 عازم مبدا صعود گشتیم. نیسانسواری در این ساعات بامدادی روز تعطیل آنهم در هوایی معتدل ولی ابری و آماده بارش و در همراهی با بادی فعلا بی آزار و عبور از جاده های پرپیچ خم کوهستانی مسیر و رودخانه خروشان کرکانرود و مشاهده مزارع شالیکاری پلکانی و دامنه های سبز وخرم کوهستان از لذایذ ساعات نخستین این صعود بود .

در مسیر از روستاهای شیله وشت و مریان،تَندَبین،مَکَش عبور کرده و در در ساعت 10صبح در روستای سیابیل در جوار آبگیر قشنگش از خودرو پیاده شدیم.قبل از آن هم البته بدلیل نامساعد بودن مسیر چندین بار از خودورها پیاده شدیم تا نیسان براحتی بتواند جاده خاکی گِلی و ناهموار را بدون سرنشین و بسلامت طی نماید.

در همین ارتباط بود که در نقطه انتهای مسیر بناچار راننده ها تصمیم بر تغییر بخشی از مسیر رفت گرفتند.همین موضوع تاخیر 40 دقیقه ایی در برنامه ایجاد نمود.ارتفاع مبدا صعود ما در جوار آبگیرهای سیابیل 2470متر از سطح دریا بود.پس از جمع و جور کردن وسایل ، کوله ها را بر پشت نهاده و راس ساعت10:10از مبدا صعود ،راه قله را در پیش گرفتیم.

قله بغروداغ تالش

راهنمای جوان این برنامه، آقای فرزاد احمدی بودند که قبلا در برنامه صعود به قله سلنگو (در همین منطقه) هم در خدمتشون بودیم.با توجه به احتمال ریزش باران، مجهز به لباسهای ضد آب بودیم . همچنین موقع حرکت، احتیاط میکردیم تا مبادا لانه پرندگان را که در این فصل در لای بوته ها تخم گذاری میکنند لگدمال ننمائیم.شروع پیمایش با گامهای حساب شده کوتاه، آغاز شد. از همان ابتدای حرکت، در مسیر انواع گونه های گیاهی رنگارنگ وحشی و بسیار نادر وزیبا قرار گرفتیم.گفتنی ست این پوشش گیاهی کماکان تا خود قله همراهیمان میکرد وهمنوردان از هر فرصتی برای برداشتن عکس و کلیپ استفاده میکردند.کمی جلوتر اما شیب کوهستان آغازیدن گرفت.اکنون و کم کم جهت غلبه بر شیب مسیر،نفسهایمان عمیقتر شده بود.همین امر سبب شد که عطر جانبخش گیاهان و علفهای شبنم زده را که دست در دست باد صبا جلوه گری کرده وفضارا معطر کرده بودند تا عمق جان احساس کنیم.

میعاد با قله بَغرو

پس از عبور از مسیر گَوَنها و سنگلاخها وهمچنین رد شدن از کنار آبشاری پرآب وبلند و مُطبَق و گرفتن عکس یادگاری با آن ، جمله همنوردان در ساعت 14:30 و پس از طی حدودا شش کیلومتر مسیر و چهار ساعت و اندی پیمایش روی قله قرار گرفتند.تلاطم ابرهای بالای قله وشدت گرفتن باد و پاره ایی مشاهدات دیگر، خبر از عزم جدی هوا برای بارش داشت.بنابرین پس از گرفتن عکس دستجمعی و انفرادی، راس ساعت 15 عصر مسیر برگشت را در پیش گرفتیم.در راه برگشت در جایی مناسب برای صرف ناهار ، توقف داشتیم .ادامه مسیر در جوار تعدادی آبگیر و که اطرافش پوشیده از پوشش گیاهان خودروی وحشی بود و گرفتن عکس و…سپری شد.ساعات پایانی این پیمایش توام با ریزش مِه بود،البته نگاهمان نیز همواره به آسمان بود.تا لحظه رسیدن به کنار نیسانها ،بارشی جدی شروع نشد.به محض قرار دادن کوله در خودرو وسوار شدن درآنها بارش هم آغاز شد.

قله بغروداغ تالش

حالا ما بودیم و مسیر خاکی که خطر لغزنده شدن آن در اثر ادامه بارندگی محتمل بود.در اینجا هم مثل مسیر رفت در نقاط سُری ولغزنده ناگزیر به پیاده شدن از خودروها شدیم.البته جمله همنوردان تا حد مقدورات از لباسهای ضد آب استفاده کردند.ولی شدت بارشها وطول مسیر ونیز وزش باد که اکنون کمی آزار دهنده هم شده بود سبب تاثیر سرما بر همنوردان شد.ولی این شرایط هرگز سبب نشد که کسی از این برنامه صعود ابراز ناراضایتی و پشیمانی نماید.بلکه برعکس ،جملگی با صبر وبردباری وحوصله و تدابیر شخصی خود که جملگی از درسهای فراموش نشدنی کوهنوردی در مواجهه با عوارض طبیعت و تعامل با آن است شرایط را مدیریت نمودند.در نهایت در ساعت 21:30 وارد تالش شدیم .بلافاصله  سوار مینی بوسها شده و در داخل خودرو، لباسهای  خیس رویی را با نوع خشک تعویض و عازم رشت گشتیم.

وپایان قصه اردیبهشت با ضیافتی در بهشت

میگویند اردیبهشت تقسیم عادلانه بهشت است بین زمین و آسمان.ما در سی ام اردیبهشت ۱۴۰۱  بر فراز قله بَغروداغ بین بهشت آسمان و بهشت زمین یعنی دامنه های سبز و خرم تالش و یک روز مانده به پایان این ماه رویایی با او بزمی به یاد ماندنی داشتیم . بزمی که در آن خاطره ایی خوش برای همه ما رقم خورد.روزی فراموش نشدنی با پیکری بظاهر خسته و خاک وباران نشسته ولی خاطری مفرح و  زنگار از جسم و جان شُسته…

با تشکر از باشگاه کوهنوردی البرز و همه مسئولان و برنامه ریزان و راهنما جملگی عزیز و محترم جهت تدارک این برنامه خوب و رقم زدن ورقی زرین از کارنامه برنامه های کوهنوردی باشگاه.جای همه همنوردانی که نبودند خالی و سبز

به امیددیدار مجدد و آرزوی فرارسیدن روزهای خوب برای همگان

در پایان گزارش تصویری برنامه

از گونه های گیاهی منحصر بفرد مسیر که در متن گزارش مورد اشاره قرار گرفت
آبشاری زیبا قبل از قله
اینهم یکی دیگر از خوبرویان مسیر
در دل دوست به هر شیوه رهی باید کرد.رویش زیبایی از دل سنگ
این تیم مصمم و اماده
واینجا روی قله
عکس دستجمعی در جوار یکی از آبگیرها در مسیر برگشت
اینهم بخشی از تقسیم عادلانه بهشت که در اردیبهشت سهم زمین شد…
و اینجا حالا بخشی از همان بهشت که سهم آسمان شد و بر زمین باریدن گرفت

پارس گیلدا

قله بغروداغ تالش

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا