نوروز تولدی دوباره:
از دور که سواد(سیاهی) شهر پیدا شد ،دود و آتش بود که از شهر زبانه همی کشید.
به شهر که رسیدم ، کشته بود که بر جای جای شهر فتاده بود ، زنان ومردان و کودکان.
مهاجمان حتی بر حیوانات رحم نکرده آنهارا نیز کشته بودند.
ناگاه از برزنی صدای بربط شنیدیم.به کوی وارد شدیم و مردی را در حال بَربط نوازی و رقص دیدیم .
گفتیم:ای مرد!این چه حال است؟.
با چشمانی گریان و حالی پریشان گفت: سپاهیان عرب (مسلمانان) بر نیمروز تاخته و یزید ابن مهلب دستور کشتار همگان داد. کشتند و سوختند،من به همراه اندکی بیرون از شهر بودیم و پس از رفتن آنان آمدیم .
نوروز تولد دوباره طبیعت است
حیرت زده گفتیم:پس این نواختن و رقص از برای چیست؟.
گفت:مگر نمی دانید که امروزنوروز است؟.
تاریخ_سیستان
احمد_کسروی
نوروز تولد دوباره طبیعت است که زمانی مناسب برای زایش فکری نو ،راهی نو وآغازی نو است.نوروز مبدا دوباره زندگی و روزی ست که در آن شایسته است همه افکار و ایده ها وافکار منفی از ذهنها زایل شده وانسانها با خود وطبیعت وزندگی و زیستن آشتی مجددی نمایند.اگر دید و بازدی در نوروز انجام میشود بواسطه تحقق این آشتی و زدودن کدورتها و بازگشت به مام طبیعت است.