گزارشات طبیعت گردی و کوهنوردی

شقایق

شقایق یا لاله داغدار یا لاله خودرو

شقایق:

در توضیحات گل شقایق آمده است ،لاله داغداریا لاله خودرو که گیاهیست خودرو و وحشی با تعداد سه یا چهار گلبرگ و تعدادی زیاد پرچم.مرحوم علامه دهخدا این گل را که “شقایق نام عربی آن میباشد “لاله نامگذاری کرده که در انگلیسی به آن پاپی(poppy) میگویند.شقایق نامیست کلی به گلهای علفی سرخرنگ با لکه ایی سیاهرنگ در مرکز گل،ولی از دید تخصصی گیاه شناسی ،شقایق ها دارای گونه های مختلف بوده و تفاوتهایی با هم دارند.در ادبیات فارسی ،شقایق نماد عشق و شیدائیست وبه همین خاطر به آن گل همیشه عاشق میگویند.
شقایق گفت : با خنده، نه بیمارم، نه تب دارم.
اگر سرخم چنان آتش حدیث دیگری دارم…!.

شقایق نماد ایثار واز خود گذشتگی

در ادبیات غرب هم ،شقایق نماد از خود گذشتگی وایثار تلقی میگردد در جنگ جهانی اول پس از نبرد سنگر به سنگری که در مزارع شقایق فلاندرز بین سربازان رخ داد ،جان مک کری بنام شعری سرود بنام “در دشت شقایق “.سرود،شقایق بعدها تبدیل به نماد فداکاری سربازانی شد که در طول جنگ کشته شدند!.

شقایق در اکثر ارتفاعات و دشتهای ایران در فصل بهار رویش داشته وبا رنگ قرمز وقد بلندخود در میان سبزه زارها و علفزارها وحتی در کنار سنگها و صخره ها جلوه ایی ویژه به طبیعت میدهد . مخصوصا به هنگام وزش نسیم وجلوه گریهایی که با وزش باد در دشت و دمن میکند ،خستگی های پیمایش را از تن طبیعت گردان و کوهنوردان می زداید.

شقایق در گیلان

در ارتفاعات گیلان نیز انواع بوته های شقایق به اشکال گوناگون از گلبرگهای درشت وپهن ارتفاعات تالش گرفته تا گلبرهای ریز در ارتفاعات ماسوله و شرق گیلان قابل رویت است.یکی از نادرترین گونه های این گل زیبای سرخروی، شقایق خالدار است که در ارتفاعات رودبار در مسیر قله الیکان(لینک) رویت شده است که در جاهای دیگر دیده نشده است.طبیعت با شگفتی های خود در این منطقه از دامنه های گیلان بر روی گلبرگهای این گل زیبا با خلق لکه های بزرگ سیاه ،هارمونی قشنگ و مُتَلَونی از ترکیب تضاد رنگهابرای افزایش زیبایی آن ایجادکرده بطوریکه آن خال مشکی بررخساره این گل زیبا ،همچون خالهای مشکی رخساره پری رُخان، الهام بخش شعرشعرای پارسی زبان وجولانگاه سرایششان از ازمنه دور تا کنون بوده است .

شقایقها هم مثل همه گلها عمردرازی ندارند،لذااین پنج روزی که میهمان ماهستند مصاحبت با آنها غنیمت است.از یک گیاه شناس شنیدم که گل شگرد طبیعت است برای تکثیر گیاه،همانگونه که میوه نیز از شگردهای دیگر طبیعت برای همین منظور است بطوریکه بیننده مسحور زیبایی آن شده و وسوسه میشود که آنرا تکثیر ونگهداری کند واز رنگ وعطرش لذت ببرد.اگر اینگونه باشد باید گفت که شقایق شاهکار شگردهای طبیعت ودر راس همه آنهاست..!.

گل همیشه عاشق

شقایق گفت با خنده نه بیمارم نه تبدارم

اگر سرخم چنان آتش حدیث دیگری دارم

گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ زیبایی

نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی

یکی از روزهایی که زمین تبدار و سوزان بود

و صحرا در عطش میسوخت

تمام غنچه ها تشنه

ومن بی تاب و خشکیده

تنم در آتشی می سوخت

ز ره آمد یکی خسته

به پایش خار بنشسته

عشق از چهره اش پیدای پیدا بود

ز آنچه زیرلب می گفت

شنیدم سخت شیدا بود

نمی دانم چه بیماری به جان دلبرش افتاده بود اما

طبیبان گفته بودندش

اگر یک شاخه گل آرد

از آن نوعی که من بودم

بگیرند ریشه اش رابسوزانند

برای دلبرش آندم شفا یابد

چنانچه با خودش می گفت

بسی کوه و بیابان را

بسی صحرای سوزان را

به دنبال گلش بوده

یکدم هم نیاسوده

که افتاد چشم او ناگه

به روی من

بدون لحظه ای تردید شتابان شد بسوی من

به آسانی مرا با ریشه از خاکم جدا کردو

به ره افتاد

واو می رفت و من در دست او بودم

و او هر لحظه سر را رو به بالا ها

تشکر از خدا می کرد

پس از چندی

هوا چون کوره آتش زمین می سوخت

و دیگر داشت در دستش تمام ریشه ام میسوخت

به لب هایی که تاول داشت گفت

اما چه باید کرد

در صحرا که آبی نیست

به جانم هیچ تابی نیست

اگر گل ریشه اش سوزد که وای بر من

برای دلبرم هرگز دوایی نیست

و از این گل که جایی نیست

خودش تشنه بود اما

نمی فهمید حالش را چنان می رفت و

من در دست او بودم

وحالا من تمام هست او بودم

دلم می سوخت اما

راه پایان کو؟؟

نه حتی آبی نسیمی در بیابان کو؟؟

ودیگر داشت در دستش تمام جان من میسوخت

که نا گه

روی زانوی خود خم شد

دگر از صبر او کم شد

دلش لبریز ماتم شد

کمی اندیشه کرد آنگه

مرا در گوشه ای ار آن بیابان کاشت

نشست و سینه را با سنگ خارایی

زهم بشکافت …

زهم بشکافت …

صدای قلب او گویی جهان را زیر و رو می کرد

زمین و آسمان را پشت و رو می کرد

و هر چیزی که هر جا بود با غم رو به رو می کرد

نمی دانم چه میگویم!!

به جای آب خونش را

به من می داد

و بر لب های اوفریاد:

“بمان ای گل”

که تو تاج سرم هستی

دوای دلبرم هستی

بمان ای گل

ومن ماندم

نشان عشق و شیدایی

و با این رنگ و زیبایی

و نام من شقایق شد

گل همیشه عاشق شد

شقایق خالدار باران خورده در مسیر قله الیکان رودبار

همان توضیحات بالا
بوته های شقایق مسیر ییلاق سوباتان( تالش) به دریاچه نئور(اردبیل)

شقایق دشت چورن تالش
همان توضیحات بالا
شقایق مسیر قله سهند آذربایجان شرقی

همان توضیح بالا

شقایق در محوطه دهکده رویایی..!
حکایت سنگ و شقایق(دشت چورن تالش)
شقایقهای دشت شقایق روستای کرمان واقع در جاده اسالم به خلخال

پارس گیلدا

مطالب بیشتر

نمایش بیشتر

مدیر سایت

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق / چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست..! "حافظ" ......؛ نام و نام خانوادگی:حسین شعبانی مژدهی ؛ شغل: آزاد؛ تحصیلات: لیسانس در مهندسی؛ متاهل و پدر ؛ علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی و عکاسی ومستندکردن تجارب نزدیک به هفت دهه پیمایش در این محنتگه خاکی..

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا